چکیده:
نظرات و مواضعی که در مورد ابنعربی به عنوان متفکری تأثیرگذار ابراز شده است، از امور شایان توجه در تاریخ فکر شیعی است. علیرغم جایگاه خاص وی نزد برخی حکما و عرفای شیعه، دیگرانی نیز بودهاند که با وی به مخالفت برخاسته و عقایدش را نقد و نفی کردهاند. نسبت معنوی میان تشیع و جنبههای حکمی عرفان اسلامی، همچنین اظهار محبت و علاقهای که در تألیفات ابنعربی به ائمه و اولیای شیعی (ع) دیده میشود، میتواند به منزلة زمینهای برای تمایل حکما و عرفای شیعه به مطالعه و شرح آثار وی تلقی شود. همچنین وی به علت اظهار عقاید وحدت وجودی و برخی عباراتی که دلالت بر تأکید وی بر اعتقاداتش به عنوان یک مسلمان سنیمذهب دارد، همواره مورد طعن و انتقاد قرار داشته است. نوشتار حاضر به گزارش برخی از این شیفتگیها از سویی و انکارها از سوی دیگر میپردازد. بدینترتیب پرسش اصلی که در این مقاله بدان پرداخته خواهد شد عبارت از این است که موضع اندیشوران شیعی در قبال ابنعربی چیست؟
خلاصه ماشینی:
اگرچه قبول و اثبات قطعی این امر، علی رغم نظر برخی علمای بـزرگ شـیعه ، ماننـد شـیخ بهائی (شیخ بهایی ، ١٤١٦: ١٥٧)، قاضی نورالله شوشـتری (شوشـتری ، ١٣٧٦، ج ٢: ٦١)، و میرزا محمد اخباری (خوانساری ، ١٣٩٠، ج ٨: ٥١) و سید صالح موسوی خلخـالی شـارح مناقب ابن عربی (خلخالی ، ١٣٦٣: مقدمه )، امری دشوار است اما در عین حال نشانه هایی دال بر قرابت بین برخی نظرات و آرای وی با عقاید شیعی وجود دارد.
آیت الله سید محمد حسین حسینی طهرانی نیز که از عرفای معاصر و ارادت مندان شیعی ابن عربی محسوب می شود، همین قول را اختیار کرده است ؛ وی بر این است که محی الدین عربی و ابن فارض و ملامحمد بلخی ، صاحب مثنوی، عطـار و امثـال ایشـان ، در حکومـت سنی مذهب و شهر سنی نشین و خاندان سنی آیین ، و حاکم و مفتی و قاضی و امام جماعـت و مؤذن و ...
همچنین وی ، این که علاقه مندان شیعی ابن عربی ، برخی جملات را که دال بر مخالفـت وی با مبانی شیعه است را حاصل دست برد در کتاب های وی می دانند، به نقد می کشید و بر این می شود که در این صورت ای بسا نصوصی که دال بر علاقة وی به مبانی شیعی است نیز از موارد اضافه شده بر آثار محی الدین باشد (همان : ٥٠).