چکیده:
بررسی شخصیت عقاد در قالب نوشته داستانی او «ساره»، از دریچه گفتمان کاوی، مخاطب را به ارتباط تفکر و تکلم و اثر آن در بیان وی و هر نویسنده صاحب سبکی هدایت می نماید. عقاد ادیب، متفکر و نویسنده صاحب سبک کشور مصر است. وی کتاب «ساره» را برای بررسی شخصیت زن و مرد در جریان عشق به یکدیگر، در قالب رمان نوشته است. زیرساخت این جستار، دانشی به نام گفتمان کاوی (Analysis discourse) است که به بررسی روح موجود در یک اثر و تفکر حاکم بر آن می پردازد. گفتمان کاوی، تبیین جنبه ارتباطی زبان و اندیشـه نویسنده به منظور دستیابی به عمق ایدئولوژی غالب بر یکی از اثرهای اوست. یافته این مقاله مبین آن است که ایدئولوژی عقاد از خلال رابطه تفکر و زبانش به دست می آید. این مهم از طریق بررسی درونی دو حیطه واژه گزینی و مقولات دستوری محقق می گردد. بدین معنا که از رهگذر فوق، دستیابی به تفکر عقاد ما را به نحوه بیان وی سوق، و نوع ایدئولوژی و مکتب فکری وی را نشان می دهد.
Discourse analysis of Aqqad’s character in his story Sareh guides the reader to the relationship between thinking and speaking and its effect on his expression and any writer with special styles.
Aqqad is an Egyption literary figure and an author with a special style. He wrote Sareh in order to examine men’s and women’s character when they love each other in the form of the novel.
This inquiry is a discourse analysis--the study of a work and its dominant thinking. This article argues that language‚ type of expression and discourse of any scientist، particularly Aqqad، will be obtained through understanding of the relationship between their thinking and language. This goal will be achieved through checking two aspects of word selection and grammatical categories. This means that understanding a person’s thinking leads us to their method of expression‚ revealing their ideology and school of thought.
خلاصه ماشینی:
تحلیل لایههای درونی اندیشة عقاد با گفتمانکاوی در کتاب ساره 1 محمد خاقانی اصفهانی استاد دانشگاه اصفهان محمود خورسندی استادیار دانشگاه سمنان وجیهة السادات سیدبکایی کارشناس ارشد زبان و ادبیات عربی چکیده بررسی شخصیت عقاد در قالب نوشتة داستانی او «سارة»، از دریچة گفتمانکاوی، مخاطب را به ارتباط تفکر و تکلم و اثر آن در بیان وی و هر نویسندة صاحب سبکی هدایت مینماید.
2. خلاصة رمان رمان سارﺓ -که تجربة شخصی عباس محمود العقاد است- به این دلیل، قابلیت تحلیل دارد که حالات رفتاری بیان شده در طول داستان به نوعی بیان واقعیت زندگی یک انسان است و حاصل ارتباط زبان و تفکر او در مکتب عشق بوده است؛ لذا زیربنای ایدئولوژیک دارد و یک ایدئولوژی حاصل رفتارهای انسان مبتنی بر بایدها و نبایدهای اوست که جهانبینی وی را تشکیل میدهد و مرجع رفتارها، باورها، عقاید، اعمال و رفتار یک شخص میشود.
(فاضلی،1391ش: 61 - 62) واضح است که منظور از زبان، هر نوعی از بیان و گفته نیست، بلکه زبانی است که امکان ادراک حسی ادبیات آن، وابسته به عناصر زبانی (موارد صرفی، نحوی، بلاغی) و غیرزبانیاش(بافت فرهنگی، اجتماعی و موقعیتی شکل دهندة اثر) باشد به این صورت که متن را از یک نوشته به یک گفتمان تبدیل کرده، سطوح قابل تحلیل داستان را فراهم میکند و در نهایت منجر به تشکیل جهانبینی خاص و ویژه میشود که همان ایدئولوژی نویسنده در موضوع مورد نظر است.