چکیده:
روایات جری که بخش زیادی از روایات موجود در تفاسیر روایی ما را شامل میشود، همیشه مورد توجه مفسران ما بوده و هست و در ضمن مباحث تفسیری، به این روایات نیز اشاره میکنند. اما این سوال در ذهن ایجاد میشود که اصولا آیا این دسته از روایات، تفسیری بهشمار میروند یا خیر؟ به نظر میرسد این روایات صرفا در صدد انطباق مفهوم عام آیه بر مصداقی عرفی و بدون در نظر گرفتن سیاق آیات قبل و بعد هستند و ازاینرو با روایات بطون که در صدد بیان معانی باطنی آیات هستند و نیز روایات بیان مصداق که صرفا در صدد بیان مصداقی بیرونی برای آیه هستند، کاملا متمایز میباشند. در این مقاله پس از بیان مفهوم جری و تطبیق، به بیان شاخصههای روایات جری و تطبیق، اقسام روایات جری و بیان ارتباط آنها با بطن و تاویل و تفسیر آیات پرداخته شده است.
The traditions on jary (applicability)، which include a great part of the traditions in our narrational interpretations، have always been and are of interest to our interpreters. These traditions are referred to in the context of interpretation discourses. Nevertheless، the question comes to mind that whether these traditions are in principle considered as interpretational or not. These traditions seem to seek to apply the general concept of the āya to a conventional evidence irrespective of the concept of the āyas before and after it; and thus، they are quite distinguished from the traditions on inner aspects (butūn)، which seek to state the esoteric meanings of the āyas as well as the traditions on evidence statement، which are merely intended to state an outer evidence for the āya. Upon explaining the concept of applicability and comparison (jary wa taṭbīq)، the article proceeds to articulate the indices of the traditions on applicability and comparison، different types of tradition، their relation to the inner aspect (baṭn)، and the esoteric exegesis (ta’wīl) and interpretation of the āyas.
خلاصه ماشینی:
<EndNote No="3" Text=" یا به عنوان نمونهای دیگر از این دست میتوان به روایت زیر اشاره کرد: در تفسیر قمی روایتی در ذیل آیه نقل شده است که مراد از آیات را اهل بیت عصمت و طهارت معرفی میکند که میتوان بهعنوان مصداق اتم و اکمل از آیات الهی از آنها یاد کرد؛ «فی قوله تعالی: «إن الذین کفروا بآیاتنا الآیة»- قال: الآیات أمیرالمؤمنین و الأئمة.
برای این دسته از روایات میتوان به نمونه زیر اشاره کرد: در ذیل آیه {فلینظر الإنسان إلی طعامه} (عبس/24)، روایتی از امام کاظم7 نقل شده است که ایشان در مقام پاسخ به سؤال راوی از «طعام» در این آیه، آن را بر علم و دانش منطبق میسازند؛ «علمه الذی یأخذه عمن یأخذه.
"/> جمعبندی روشن شد که روایات جری و تطبیق، روایات تفسیری بهشمار نمیروند؛ به این معنا که مضمون صادر شده از معصوم در قالب این دسته از روایات، در مقام بیان مراد جدی آیات نیستند، بلکه صرفا به بیان موردی مشابه از مواردی میپردازند که عمومیت لفظ آن را دربر میگیرد و معنای آیه بر مصداق دیگری منطبق میشود.
. یا به عنوان نمونهای دیگر از این دست میتوان به روایت زیر اشاره کرد: در تفسیر قمی روایتی در ذیل آیه نقل شده است که مراد از آیات را اهل بیت عصمت و طهارت معرفی میکند که میتوان بهعنوان مصداق اتم و اکمل از آیات الهی از آنها یاد کرد؛ «فی قوله تعالی: «إن الذین کفروا بآیاتنا الآیة»- قال: الآیات أمیرالمؤمنین و الأئمة.