چکیده:
شهر عرصه سیاستگذاری و فضای اعمال قدرت بر مبنای باورها و بنیانهاای فرهنگا مورد نظر سیاستگذاران است. سیاستگذاری در سه سطح محل ، منطقهای و مل ، باه مااباه تجل امر اعمال و توزیع قدرت، در فضای صورت م گیرد که بر پایه فرهنگ حااک بار روابط مردمان و نیز نظام اجتماع و سیاس است. فرهنگ به عنوان بنمایه فضای عموم بر سیاست و شهر تأثیر م گذارد و سیاستگذاری فضای عموم بر اساس فرهنگ زیربنای رق م خورد. این نوشتار به »فرهنگ پیشرو« به عنوان مبنای سیاستگذاری فضای عماوم م پردازد و آن را در مقام مبنای سیاستگذاری و روح و کالبد شاهر و مناسابات سیاسا بررس م کند و ضمن بررس روابط شهر، فرهنگ، سیاستگذاری و امنیت، نظریه فرهناگ پیشرو را که ناظر به ابعاد ملموس و شفاف فرهناگ اسات، در اهاار ساطح شای،اتگ ، بای،تگ ، اح،اسات تصعیدشده و تعقل سلی ، در کالباد سیاساتگذاری در فضاای شاهر واکاوی م نمایدشهر عرصه سیاستگذاری و فضای اعمال قدرت بر مبنای باورها و بنیانهای فرهنگی مورد نظر سیاستگذاران است. سیاستگذاری در سه سطح محلی، منطقهای و ملی، به مثابه تجلی امر اعمال و توزیع قدرت، در فضایی صورت میگیرد که بر پایه فرهنگ حاکم بر روابط مردمان و نیز نظام اجتماعی و سیاسی است. فرهنگ به عنوان بنمایه فضای عمومی بر سیاست و شهر تأثیر میگذارد و سیاستگذاری فضای عمومی بر اساس فرهنگی زیربنایی رقم میخورد. این نوشتار به «فرهنگ پیشرو» به عنوان مبنای سیاستگذاری فضای عمومی میپردازد و آن را در مقام مبنای سیاستگذاری و روح و کالبد شهر و مناسبات سیاسی بررسی میکند و ضمن بررسی روابط شهر، فرهنگ، سیاستگذاری و امنیت، نظریه فرهنگ پیشرو را که ناظر به ابعاد ملموس و شفاف فرهنگ است، در چهار سطح شایستگی، بایستگی، احساسات تصعیدشده و تعقل سلیم، در کالبد سیاستگذاری در فضای شهر واکاوی مینماید.
خلاصه ماشینی:
"در این حالت نوعی عدم تعادل در سطح فضای خصوصی و نیمهخصوصی یا فضای عمومی ایجاد میشود و درنتیجه بعد شفاف را از حقیقت درونی خود که مبتنی بر آموزههای دینی و اخلاقی است، تهی میکند و به نوعی یک تفسیر و توجیه دیگر برای ایجاد سرپناه ایجاد میشود که این تفسیر و توجیه در قالب اخلاق و دین نمیتواند مطرح شود و بیشتر بر اساس محاسبات مادی صورت میگیرد که این نگرش با مبنای فرهنگ اسلامی سازگار نیست.
در نهایت میتوان گفت فضای محلی در شهر اسلامی در حوزه بعد شایستگی و بایستگی فرهنگ در مسجد شکل و معنا مییابد و به این دلیل هر محله نیازمند وجود مسجدی فعال است؛ ازاینرو در حوزه سیاستگذاری محلی باید در بافت و فضای شهر به صورت خاص به نهاد مسجد توجه شود؛ زیرا این نهاد از یک سو توانایی نظارت و تولید کنشها و رفتارهای بهنجار اجتماعی را دارد که منبعث از دین و اخلاق است و میتواند چون الگویی در سطح جامعه یا محله نمودار شود و از این رهگذر کنشگران روابط میانفردی خود را در فضای شهری بر اساس آن تنظیم نماید.
با مشخصشدن ابعاد مختلف و دلایل ایجاد عدم احساس امنیت در جامعه نیاز است بر اساس دو بعد احساسات تصعیدشده و عقل سلیم در نظریه فرهنگ پیشرو به بررسی سیاستگذاری در فضای شهری در سطوح محلی، منطقهای و ملی بپردازیم."