چکیده:
پژوهش حاضر به بررسی تأثیر یادگیری به شیوة مشارکتی در تفکر خلاق (سیالی، انعطافپذیری، اصالت، بسط) دانشآموزان پایة پنجم ابتدایی در درس علوم تجربی میپردازد. این پژوهش به روش نیمهآزمایشی و با استفاده از طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل صورت گرفته است. جامعة آماری این پژوهش شامل همة دانشآموزان پسر پایة پنجم ابتدایی شهرستان کوهدشت در سال تحصیلی 1390-1391 بالغ بر 300 نفرند که از میان آنان 45 نفر بهصورت تصادفی، بهمنزلة نمونة پژوهش، انتخاب شدند و در دو گروه کنترل و آزمایش نیز بهشکل تصادفی جای گرفتند. روش نمونهگیری از نوع نمونهگیری تصادفی خوشهای بوده است و برای جمعآوری دادهها از آزمون خلاقیت تورنس استفاده شده است. میانگین ضریب پایایی برای آزمون تصویری تورنس، از 88% تا 96% گزارش شده است (Torrance, 1974) و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات، از آزمون t مستقل برای مقایسة دو گروه کنترل و آزمایش استفاده شده است. نتایج و یافتههای این پژوهش نشان داد میان نمرات خلاقیت دانشآموزانی که با روش یادگیری مشارکتی آموزش دیدهاند با دانشآموزانی که با روش معمول در مدارس (روش سنتی) آموزش دیدهاند تفاوت معناداری وجود دارد و یادگیری مشارکتی در میان دانشآموزان منجر به افزایش خلاقیت شده است. همچنین، یافتههای مطالعة مؤلفههای تفکر خلاق، که بهصورت جداگانه بهمثابة فرضیههای ویژه در این پژوهش تلقی شدهاند، نشان داد که یادگیری مشارکتی در میان دانشآموزان منجر به افزایش شاخصهای سیالی (روانی)، انعطافپذیری، اصالت و بسط تفکر دانشآموزان شده است.
خلاصه ماشینی:
مقایسة نمرات دو گروه کنترل و آزمایش در نمرة خلاقیت شاخص آماریمتغیرها تعداد میانگین انحرافاستاندارد خطایاستاندارد تفاوتمیانگین ها مقدار t درجات آزادی سطح معناداری آزمایش 23 17/30 6/24 1/3 20/031 10/98 43 0/0001 کنترل 22 2/72- 5/97 1/27 همان طور که از نتایج جدول ٦ به دست می آید، میان نمرات گروه آزمایش و کنترل در نمرة خلاقیت تفاوت معناداری مشاهده می شود که مقدار t مشاهده شده ١٠/٩٨ با درجات آزادی ٤٣، بزرگ تر از مقدار بحرانی ٢/٠٧١ است ؛ پس با ٩٩% اطمینان می توان گفت که فرضیة ما، مبنی بر این که «روش یادگیری مشارکتی در درس علوم در افزایش خلاقیت دانش آموزان مؤثر است »، تأیید می شود (٠٠١>P).
/89 همان طور که از نتایج جدول ٩ به دست می آید، میان نمرات گروه آزمایش و کنترل در نمرة اصالت تفاوت معناداری مشاهده می شود که مقدار t مشاهده شده ٤/٠٢ با درجات آزادی ٤٣، بزرگ تر از مقدار بحرانی ٢/٠٧١ است ؛ پس با ٩٩% اطمینان می توان گفت که فرضیة ما، مبنی بر این که «روش یادگیری مشارکتی در درس علوم در افزایش اصالت دانش آموزان مؤثر است » تأیید می شود (٠٠١>P).
/47 همان طور که از نتایج جدول ١٠ به دست می آید، بین نمرات گروه آزمایش و کنترل در نمرة بسط تفاوت معناداری مشاهده می شود که مقدار t مشاهده شده ٦/٣٨ با درجات آزادی ٤٣، بزرگ تر از مقدار بحرانی ٢/٠٧١ است ؛ پس با ٩٩% اطمینان می توان گفت که فرضیة ما، مبنی بر این که «روش یادگیری مشارکتی در درس علوم در افزایش بسط دانش آموزان مؤثر است »، تأیید می شود (٠/٠١> P).