چکیده:
چکیده رمان نفرین زمین داستان نزاع تجدد با سنت و روشنفکر با حکومت و سند شکست روشنفکر و سنت است.آلاحمد این رمان را برای ایفای رسالت روشنفکری که برای خود قایل بود، نوشته است. وی در این رمان به بهانة نقد اصلاحات ارضی، با تجدد و دینسازی در برخی محافل فکری و سیاسی، و با اقتصاد بورژوایی مخالفت میکند. بدین جهت رمان در برخی قسمتها به یک بیانیة سیاسی تبدیل میشود. گاهی نیز واقعیتها مغفول میمانند چنان که گویی نویسنده نمیخواهد آنها را ببیند. در نتیجه نظریات و تئوری¬های اجتماعی او تعمیم نمییابند. در این نوشته درصددیم که رسالت روشنفکر و مفهوم تجدد را از دیدگاه او بررسی کنیم و تئوری اجتماعی او را با برخی مدلهای معروف تبیین در علوم اجتماعی، تطبیق دهیم و ضمن اشاره به تقابل سنت و تجدد که در رمان مطرح شده است، طرح جامعة مطلوب او را ترسیم کنیم. حاصل این بررسی این است که تئوری اجتماعی وی فقط با یک مدل قابل تطبیق نیست بلکه برای تبیین آن باید از چند مدل استفاده کرد؛ تمام نظریات او صائب و قابل دفاع نیستند و برخی ضعفهایی دارند؛ او بیش از این که قصد تئوریپردازی و ارائة راه حل داشته باشد، به حکم التزام رسالت روشنفکری با وضع موجود مخالفت میکند.
خلاصه ماشینی:
در عوض شهرها پر میشود« (همان : ٨٢)؛ به دنبال تحولات حاصل از تجدد وابستگی فرهنگی و سیاسی و غربزدگی حکومت با تمام تبعات شومش پیش میآید؛ نظام های ضامن استقلال و امنیت کشور تبدیل میشوند به وسایلی برای تامین اسباب نفوذ بیگانه و سرکوب هر نوع رفتار و حرکت معترض ، کما این که ژاندارم معترضان تاسیس مرغداری را به زندان میبرد (همان :٣٠٤)؛ بدین ترتیب قضاوت او این است که تجدد نوعی قطع ارتباط با زبان و فرهنگ و تمدن و تاریخ و سنت و عقاید اسلاف است .
آل احمد با این تحولات مخالفت میکند و آن ها را منشأ مسائلی میداند از این قبیل : به خواست بیگانگان ، غربزدگان و سرسپردگان به ارزش های غربی زمام امور را به دست میگیرند و نظام اقتصادی مطلوب آنان را توسعه میدهند؛ حکومت طالب تحولات ، ناگزیر از مردم نگهبان سنت فاصله میگیرد و از طرفی به بیگانه متکی میشود و از طرف دیگر به ادیان غیر مرسوم پناه میبرد، کما این که واگذاری زمین مرغداری به یک نفر یهودی بهایی شده ، یکی از مصداق های اتکای حکومت به بیگانگان است (آل احمد، ١٣٥٧ن : ٢٦٥-٢٦٨)؛ اقتصاد بورژوازی و مصنوعات غربی عرصه را بر نظام اقتصاد سنتی و صنایع ضعیف روستایی چنان تنگ میکنند (همان :٣٠) که مردم ناگزیر از روستاها مهاجرت کرده ، به خیل مصرف کنندگان متاع خارجی در شهرها میپیوندند و حکومت با اجرای غلط برنامۀ اصلاحات ارضی این تحول را تسریع میکند (همان : ٢٤)؛ بر اثر این تحولات درآمد یک دفتر وکالت در شهر، چندین برابر درآمد یک ده است (همان : ٨٤)؛ بخش اعظم درآمد ناچیز روستاها را مالک زادگان در شهرها یا کشورهای خارج مصرف میکنند:«این شندرغاز [درآمد ده ] خرج تحصیل برادرم میشود که فرنگ درس میخواند» (همان جا)؛ تولید و مصرف جای ارزش های مألوف را میگیرد و ارزش هر کسی با میزان مصرف او سنجیده میشود (همان : ٥٩ و ٨٦).