چکیده:
شهلا شریفی [1] الهام اخلاقی [2] تاریخ دریافت: 4/8/89 تاریخ تصویب: 10/2/91 چکیده در این تحقیق، رویکرد معیار را که درچهارچوب رده شناسی صرفی بهدست داده شده است، در زبان فارسی، برخی گویشهای آن و نیز برخی دیگر از زبان هایی که در سرزمین پهناور ایران، بدان ها تکلم می شود، بررسی کردهایم. در رویکرد معیار، برخلاف بیشتر رویکردهای صرفی دیگر که به پدیده های زبانی پربسامد میپردازند، به پدیدههای کمبسامد نیز توجه میشود و ازمنظر این رویکرد، بسامد کم، دلیل اهمیت کم نیست؛ بنابراین، بی قاعدگیها یا موارد غیرمعمول که معمولا ازسوی دیگر رویکردها کنار گذاشته میشوند، در این رویکرد، با توجه به معیارهایی ردهبندی میشوند و ازطریق این ردهبندیها، صورتهای ممکن در زبانها مشخص میشوند. دو پدیدۀ مطرح در رویکرد معیار، عبارتاند از: همایندی و صورتهای مکمل. گرچه این دو پدیده در صرف زبان فارسی، نادرند، مواردی استثنایی از آن را میتوان یافت. بررسی برخی دیگر از گونهها و زبانهای موجود در ایران نشان میدهد که همایندی در صیغههای فعل در زبانهای کردی کرمانشاهی، کزیکی، کردی مهابادی، سیستانی، کرمانجی خراسانی، کاخکی، خانیکی و فردوسی، پدیدهای غالب و رایج است و در گویشهای لری و ترکمنی هم بهصورتی نهچندان متداول وجود دارد؛ اما در گویشهای تایبادی، کاشمری، رقهای، شویلاشتی، خوافی، دلبری، رامسری، اصفهانی و کلیمی اصفهانی همایندی وجود ندارد. در این بررسی، سلسلهمرتبۀ صیغگان را بهدست آورده و دریافتهایم که برخی معیارها برای تعیین نمونۀ معیار در صورتهای مکمل، بر زبان فارسی منطبق است و صورتهای مکمل نیز بهمیزانی اندک در تمام زبانها و گونههای بررسیشده دیده میشوند. واژههای کلیدی: ردهشناسی، صرف، صیغگان، رویکرد معیار، همایندی، صورتهای مکمل. 1. دانشیار دانشگاه فردوسی مشهد. Sh-sharifi@um.ac.ir 2. دانشجوی دکتری زبانشناسی دانشگاه فردوسی مشهد Elhamakhlaghi80@ymail.com
خلاصه ماشینی:
تاریخ دریافت : ٨٩/٨/٤ تاریخ تصویب : ٩١/٢/١٠ چکیده در این تحقیق ، روی کرد معیار را که درچهارچوب رده شناسی صرفی به دست داده شده است ، در زبان فارسی ، برخی گویش های آن و نیز برخی دیگر از زبان هایی که در سرزمین پهناور ایران ، بدان ها تکلم می شود، بررسی کرده ایم .
در بخش دیگر مقاله ، ملاک هایی را برای تعیین نمونة معیار در صورت های مکمل به دست داده و این معیارها را درحوزة صرف زبان فارسی بررسی کرده ایم .
در بررسی برخی از دیگر زبان های ایرانی و گونه های آن ها مشاهده شد که گونه های تایبادی (کاظمی ، ١٣٧٩)، کاشمری (اسحاقی ، ١٣٧٩)، طبسی (عطاری ، ١٣٧٩)، بلوچی (برجسته ، ١٣٨١)، رقه ای (اسدی ، ١٣٧٨)، شویلاشتی (شعبانی ، ١٣٧٩)، خوافی (امیری ناد، ١٣٧٥)، دلبری (دلبری ، ١٣٨٠)، رامسری (رادمرد، ١٣٧٦)، اصفهانی (کلباسی ، ١٣٧٠) و کلیمی اصفهانی (کلباسی ، ١٣٧٣)، ساختاری همانند زبان فارسی دارند، صیغگان اسمی و فعلی آن ها کامل است و همایندی درونی در آن ها دیده نمی شود؛ اما در برخی زبان های موجود در ایران وگونه های آن ها، این پدیده وجود دارد؛ مثلا در بیشتر موارد، صیغگان کرمانجی خراسانی تنها پنج صورت دارند و علت آن ، وجود همایندی در صیغه های دوم شخص و سوم شخص جمع است : جدول ٣.