چکیده:
اشتغال را می توان به لحاظ اهمیت، در ابعاد عملی شخصیت انسان، منشا هویت و ابزار رسیدن به سعادت نوع بشر به شمار آورد. به طور کلی طی سال های اخیر، تامین اشتغال و کاهش نرخ بیکاری در قالب یکی از دغدغه های اقتصادی و به عنوان ضروری ترین هدف برای مدیریت کشور و برنامه های اقتصادی در ایجاد فضای کسب و کار مدنظر قرار گرفته است. در این زمینه، سیاست های پولی و اعتباری جایگاه ویژه ای دارند، به طوری که استفاده از اعتبارات، خواه در سرمایه گذاری های جدید، خواه در تامین سرمایه در گردش، منجر به افزایش تولید می شود و از این رو می تواند در اشتغال زایی تاثیر بسزایی داشته باشد. در این راستا، یکی از عوامل مهم و تاثیرگذار بر اشتغال، اعتبارات بانکی است که از طریق فراهم سازی فرصت های سرمایه گذاری برای تولیدکنندگان، زمینه توسعه و ایجاد فرصت های شغلی را برای جویندگان کار فراهم می سازد. البته لازم به ذکر است که کارایی نظام پولی و مالی هر کشور و نحوه مدیریت مالی واحدهای اقتصادی موجود، شرط لازم و کافی برای دستیابی به این آثار مثبت اقتصادی است، که در صورت نبود آنها، چه در بخش اعطای اعتبارات و چه در بخش مصارف اعتبارات، اثرات مطلوب و مورد انتظار بر جای نخواهد ماند.
عملکرد سیستم بانکی از جمله تعیین کننده های کلان اشتغال و بهبود فضای کسب و کار است که البته می تواند بخش های مختلف اقتصادی را تحت تاثیر قرار دهد. اختصاص تسهیلات به یک بخش، بدون شک اثرات غیرمستقیمی بر سایر بخش ها نیز خواهد داشت، به طوری که تسهیلات متنوع بانکی ایجادکننده فرصت های شغلی جدیدی در اقتصاد است.
این مطالعه، به دنبال بررسی اثرات تسهیلات بانکی به همراه سایر تعیین کننده های کلان، بر اشتغال بخش های اقتصادی ایران از جمله صنعت، کشاورزی و خدمات در طی سال های (1385ـ1350) است. بر این اساس، یک مدل اشتغال تصریح می شود و به روش رگرسیون های به ظاهر نامرتبط (SUR) برای بخش های فوق الذکر برآورد می گردد. نتایج تجربی مدل، زمینه های لازم را برای تحلیل اثرات مختلف رشد تسهیلات واقعی بانکی بر توسعه فضای کسب وکار در بخش های اقتصادی ایران فراهم می سازد.