چکیده:
دغدغه اصلی پژوهش حاضر پاسخ گویی به این سوال بوده کـه انقـلاب اسـلامی ایران چه بازتابی بر گفتمان سیاسی شیعه در لبنـان داشـته اسـت ؟ بـه همـین منظور تلاش شد با کاربست دو روش گفتمان لاکـلا و مـوف و نظریـه پخـش ، مدلی تحلیلی ارائه شود که در سنجه آن به ارزیابی فرضیه اصـلی مقالـه ، یعنـی اینکه انقلاب اسلامی ایران با تاثیرگذاری خود موجب پویـایی ، فعـال و انقلابـی شدن اندیشه سیاسی تشیع در کشور لبنان شده است ، پرداخته شود. به منظور اثبات فرضیه ، سعی شد هژمونیک شدن دال استکبارسـتیزی و ایجـاد گفتمـان مقاومت که نمود عینی آن حزب الله لبنان است ، مورد بررسی قرار گیرد.
خلاصه ماشینی:
"با توجه به مطالب پیش گفته، هدف اصلی این نوشتار پاسخگویی به این سؤال است که انقلاب اسلامی ایران چه بازتابی بر گفتمان سیاسی شیعه در لبنان داشته است؟ فرضیه ما این است که پیروزی انقلاب اسلامی ایران توسط هر سه نوع پخش: جابهجایی، سلسله مراتبی و سرایتی یا واگیردار بر احزاب و اندیشمندان شیعه در لبنان تأثیر داشته و با هژمونیک کردن دال استکبارستیزی، موجب انسجام، پویایی، فعال و انقلابی شدن گفتمان سیاسی شیعه، در جهت مقابله با ظلم و تجاوز به این کشور و خصوصا شیعیان آن و شکلگیری گفتمان مقاومت بود.
تأثیر غیر (دشمن) در پخش گفتمان انقلاب اسلامی ایران در لبنان با ربوده شدن امام موسی صدر، از یک سو شیعیان لبنان رهبر خود را از دست داده بودند و از سوی دیگر اقتدار و کارآمدی رهبران سنتی جامعه شیعه در اداره امور شیعیان کاهش یافته بود و آنان دیگر قادر به حفظ موقعیت خود نبودند.
گفتمان سیاسی شیعه در لبنان و جنگ 33 روزه رژیم اسرائیل که خود را با چالشهای امنیتی روبهرو میدید، در یک فرصت مناسب، با بهرهبرداری از فضای مساعد بینالمللی ناشی از اشغال عراق و بحران هستهای ایران، در راستای برنامههای راهبردی آمریکا در تشکیل خاورمیانه جدید، با حمایت مستقیم از سوی آمریکا و برخوردار از کمکهای غرب، به امید فتح زودهنگام لبنان، بمباران شهرهای لبنان و نقاطی که مواضع حزبالله مینامیدند را از سر گرفت و برای دستیابی به اهداف خود، حملات وسیعی را در ابعاد نظامی، هوایی، دریایی و زمینی آغاز کرد."