چکیده:
این مقاله به بررسی جایگاه نمایندگان مجلس در فقه اسلامی میپردازد. برخی قائل به تطبیق مفهوم نمایندگی مجلس با وکالت در شرع هستند و در مقابل، برخی این تطبیق را به دلایل زیادی رد میکنند.در این بین امام خمینی+ به عنوان یک فقیه و مؤسس نظام هر چند بارها از نمایندگان مجلس تعبیر به وکلای ملت میکرد، اما آنچه از مجموع سخنان ایشان به دست میآید اینکه اطلاق وکلای ملت به نمایندگان مجلس بر اساس معنای لغوی وکالت و توسعه در آن و نه تطابق مفهوم وکالت در فقه با نمایندگی مجلس بود.
خلاصه ماشینی:
"لذا در این مقاله سعی شده است تا با بررسی آرا و اندیشههای فقهی ـ سیاسی امام خمینی+ در بین نظریات موجود به این پرسش پاسخ دهیم که مجلس و نمایندگان آن در نظام جمهوری اسلامی ایران چه جایگاهی دارند؟ نماینده در لغت واژه نماینده در لغت به معنای «نشان دهنده» آمده است و نیز به معنی وکیل و نایب و کسی که از طرف کس دیگری برای مذاکره در امری یا انجام دادن کاری معین شده باشد.
(نجفی، 1394: 393) ب) قصد و اختیار: امام+ همانطور که در ذیل شرایط موکل گذشت، قصد و اختیار را نیز از شرایط وکیل میداند و میگوید: «در وکیل، شرط است که تمکن عقلی و شرعی داشته باشد که خودش در آنچه که وکالت پیدا کرده انجام دهد، پس وکیل شدن محرم در آنچه که برای محرم جایز نیست، صحیح نمیباشد؛ مانند خریدن شکار و نگاهداری آن و واقع ساختن عقد نکاح».
هر چند که کلام آنها توجیهپذیر است و به نحوی میتوان آنها را با شیخ فضلالله هم نظر دانست، اما اگر ما قائل به نظریه آنها شویم و بگوییم نمایندگی مجلس همان وکالت شرعی است، لاجرم این نتایج را هم باید پذیرا باشیم: الف) حدود اختیارات و وظایف نمایندگان را مردم تعیین میکنند؛ چون وکیل باید تنها به آنچه در عقد وکالت به عنوان مورد وکالت صریحا و ظاهرا اشاره شده بسنده کند.
بنابراین دو بخش میتوان این گونه بیان داشت که در حقیقت امام خمینی+ با توسعه در معنای وکالت، از این واژه در موارد مشابه استفاده کرده است و قوانینی که نمایندگان مجلس برای امورات زندگی مردم وضع میکنند بر اساس مفهوم عام وکالت و بنابر نظریه ولایت فقیه برای مردم حجیت شرعی دارد."