چکیده:
حماسة مضحک یکی از گونه های ادبی و نوعی تقلید مضحک و طنزآمیز است که در آن زبـان و اسلوب فخیم حماسی برای توصیف عملی بی ارزش یا هدفی غیر متعالی به کار مـی رود. صـفت مشخص حماسة مضحک، ناهم سازی میان موضوع و سبک یـک اثـر اسـت کـه در آن موضـوعی عوامانه با انشاء عالی و کلماتی فاخر خاص حماسه بازگو می شود. گاهی نیـز بـرعکس ، موضـوعی برجسته با زبانی عامیانه اما در وزنی حماسـی بیـان مـی گـردد کـه بنـا بـه تعریـف منتقـدان غربـی «بورلسک» نامیده می شود. چنین به نظر می رسد که آفرینش گران حماسه های مـضحک فارسـی ، بـه تفاوت بین بورلسک و حماسة مضحک توجهی نداشته اند. در این مقاله پس از ارائـة تعریـف هـایی برای حماسة مضحک، ویژگی هایی چون شخصیت های مـضحک، تقلیـد تمـسخرآمیز از شـاهنامة فردوسی ، توصیف و تصویرسازی مضحک، نـاهم سـازی میـان موضـوع و زبـان، تمـسخر عناصـر حماسی مثل حوادث داستانی مضحک، نامه نگاری طنزآمیز، اغراق طنزآمیز و... تشریح مـی شـود تـا بدین ترتیب شباهت و نزدیکی حماسة مضحک به طنز و حماسـه نـشان داده شـود. بـرای آن کـه جایگاه حماسة مضحک میان انواع طنز و حماسه دریافـت شـود، انـواع حماسـة مـضحک از نظـر قدمت ، حجم ، قالب ، زبان و بیان، رواج و قدمت ، به شیوهای توصیفی - تحلیلی معرفـی مـی گـردد. سپس با این یادآوری که ژرفساخت اغلب حماسـه هـای مـضحک فارسـی انتقادهـای سیاسـی - اجتماعی است ، ابعاد گوناگون حماسة مضحک بررسی می شود.
Mock epic« is a genre of mocking and satirical imitation that employs the elevated language and style of the epic to describe prosaic actions without value or purpose. The mock epic is characterised by a disparity of subject matter and style، i.e. a popular، common place subject is recounted with perfect eloquence and cast in the elevated vocabulary that is typical of the epic. Occasionally، it also happens that a lofty subject is expressed in popular language but couched in the rhythm of epic: according to the Western definition، this type is called »burlesque.«It appears that the authors of Persian mock epics did not take account of the difference between burlesque and mock epic.
This paper offers a definition of the mock epic before specifying its features such as ridiculous characters، satirical imitation of Ferdowsi’s Shāh-nāma، comical descriptions and images، disparity of subject matter and language andsatirical treatment of epic elements (comical turns of plot، humorous exchanges of letters and ironic exaggeration) to show the similarities and affinities that link the mock epic to satire and epic.
In order to situate the mock epic among other kinds of satire and epic، the various types of mock epic are delineated according to time period، length، form، style and popularity، based on a descriptive-analytical method. Finally، while bearing in mind that the Persian mock epic rests on a deep structure of socio-political criticism، the different aspects of the genre are examined.
خلاصه ماشینی:
"پیشینة تحقیق در باب پ ة نیشی تحقیق دربارة این گونة مـضحک در شـعر فارسـی جـدا اشـارات پراکنـدهای در کتابهای نقیضه ونیضه سازان مهدی اخوانثالث (١٣٧٤)، تـاریخ طنـز در ادبیـات فارسـی حـسن جوادی (١٣٨٤) و فرهنگنامة ادبی فارسی حسن انوشه (١٣٧٦) و مقالات "جلوههـای طنزپـردازی در ادبیات مشروطه " (١٣٨٧) از مریم غفاری جاهد و "نقیضه و پارودی" (١٣٨٩) از غلامعلـی فلاح قهرودی و دیگران، تنها تحقیق موجود، مقالة "حماسه مـضحک" از محمـد قاسـم زاده، در نشریة کلمه دانشجو (مرداد و شهریور ١٣٧٢، شماره ٧ و ٨ ) است که صـرفا در حاشـیة تعریـف این نوع، به بررسی چند شعر (موش و گربة عبید زاکانی ، ملخ نامه ، مرد و مرکب اخوان ثالـث و یـک افسانة شفاهی ) می پردازد.
ملـخ نامـه بـر خـلاف حماسه های فارسی با ساقی نامه ای آغاز می شود و سپس لحن حماسی به خـود مـی گیـرد و بـه حملـة ملخ ها به کرمان و نواحی آن می پردازد: چــو یــک اربعــین زیــن حکایــت گذشــت ملــخ شــد پدیــدار در کــوه و دشــت هــــوا لایگــــون و زمــــین قیرگــــون بـــشد بخـــت اربـــابهـــا واژگـــون ز پــــور ملــــخ هــــای زریــــن کمــــر تــو گفتــی کــه بــد آســمانی دگــر صـــــدای پـــــر و بـــــار از موریـــــان رســـیده بـــه هـــر هفتمـــین آســـمان بــــه تــــن کــــرده مثــــل دلیــــران زره بــــه پــــرواز بــــر میمنــــه میــــسره (قاســــــم زاده، ١٣٧٢: ٨٢) داستان این گونه ادامه می یابد که اربابان به تنگ آمده از هجوم ملخ ، به دربار خان روی مـی آورنـد و خانان کرمان نزی با فراخواندن کدخدایان، به استادکاران و شالبافان برای از بن ی بردن ملـخ فرمـان بـسیج همگانی می دهند."