چکیده:
معمولا دو مفهوم «فرهنگ» و «جامعه» با هم به کار میروند. این دو پدیده نمیتوانند جدا از یکدیگر باشند. جامعه بدون فرهنگ وجود ندارد و فرهنگ نیز بدون جامعه پدید نمیآید. «مقایسه»، یکی از روشهای فهمیدن است. در این روش، معمولا پدیدههای ناشناخته و نامعلوم را با پدیدههای معلوم مقایسه میکنند تا شناخته شوند. نسبت جامعه و فرهنگ را میتوان با سختافزار و نرمافرار رایانه مقایسه کرد. سختافزار رایانه نمیتواند بدون نرمافزار آن کاری انجام دهد و نرمافزار نیز تنها به وسیلة سختافزار میتواند آثار خود را نشان دهد. اگر برای اولینبار به روستا یا شهری وارد شوید، افرادی را میبینید که روابط متقابلی دارند و با هم زندگی میکنند. اگر مدتی در آنجا بمانید و با آنها زندگی کنید کمکم با شیوة زندگیشان آشنا میشوید. آنچه در برخوردهای نخستین مشاهده میکنید، «جامعه» است و آنچه به تدریج از شیوة زندگی آنها یاد میگیرید، «فرهنگ». به روابط متقابل گروهی از انسانها که سالیان متمادی با هم زندگی میکنند، «جامعه» و به شیوة زندگی آنها «فرهنگ» میگویند.فرهنگ پدیدهای آموختنی است و از راه آموزش و تربیت از نسلی به نسل دیگر منتقل میشود. به همین دلیل فرهنگ را «آگاهی و شناخت مشترک» نیز میگویند؛ یعنی جمعی یا نسلی از افراد انسانی در این آگاهی شریک هستند. افراد انسانی بدون این آگاهی مشترک نمیتوانند با هم زندگی کنند. شاید تا به حال متوجه شده باشید، وقتی با غریبهای برخورد میکنید، هر دو ابتدا نمیدانید چگونه با یکدیگر رفتار کنید ولی به مرور با پرسشهایی از قبیل شما اهل کجایید، چند سال دارید، و چه کارهاید سر گفتوگو را باز میکنید. هدف شما از این پرسشها دستیابی به همین آگاهی مشترک برای تعامل با یکدیگر است.فرهنگ نه تنها تعامل ما با دیگران را ممکن میسازد بلکه روابط ما با طبیعت، ماورالطبیعت، خودمان و خداوند را نیز متاثر میسازد. برای پیبردن به این مطلب کافی است به تاثیر فرهنگهای مختلف در برخورد انسانها با طبیعت دقت کنید. میتوان پرسید وضعیت کنونی محیط زیست در جهان، محصول چه نوع فرهنگهایی است
خلاصه ماشینی:
"بنیادهای مفهومی کتابهای درسی جامعهشناسی چهار لایة فرهنگ و سبک زندگی دکتر لطیف عیوضی مسئول گروه علوم اجتماعی دفتر تألیف کتابهای درسی مفهوم فرهنگ معمولا دو مفهوم «فرهنگ» و «جامعه» با هم به کار میروند.
میتوان پرسید وضعیت کنونی محیط زیست در جهان، محصول چه نوع فرهنگهایی است ؟ کلیدواژهها: فرهنگ، جامعه، سبک زندگی، نماد، هنجار، جامعهشناسی، ارزش، عقیده لایههای فرهنگ فرهنگ برای یک فرد تازه وارد به تدریج آشکار میشود، زیرا فرهنگ لایههای متفاوتی دارد که بعضی از آنها آشکارتر و بعضی پنهانترند.
زیرا زندگی اجتماعی تنها هنگامی میسر است که قواعد و معیارهایی وجود داشته باشند که شیوة رفتار افراد را مشخص کنند.
ارزشهای اجتماعی ارزشهایی محسوب میشوند که مورد توجه و پذیرش همگان هستند و افراد جامعه نسبت به آنها گرایش و تمایل دارند.
به نظر شما اگر مردم یک جامعه به تربیتپذیری انسانها اعتقاد نداشته باشند، آیا هیچگاه از خوبی تربیت یا شیوههای تحقق آن سخن میگویند؟ هنجارها و ارزشهای اجتماعی ریشه در عقاید جامعه دارند.
عقاید کلان در پاسخ به پرسشهایی شکل میگیرند که همة انسانها ناگزیر از مواجهه و پاسخگویی به آنها هستند؛ مانند باور و اعتقادی که انسان به اصل جهان و جایگاه انسان در آن، و تفسیری که انسان از زندگی و مرگ خود دارد.
ارتباط حیوانات با محیط رابطهای طبیعی است و آنها به صورت غریزی به نیازهای خود پاسخ میدهند.
راههای متفاوتی برای ارضای نیازهای جامعه و افراد وجود دارد ولی معمولا در هر جامعهای نوع خاصی از این روشها، پذیرفته، مشروع و ضروری تلقی میشود."