چکیده:
نویسنده در این مقاله ابتدا، تداوم و استواری تاریخی ایران را در بستر فرهنگی و تمدن، بر پایه یکتا پرستی مورد بررسی
قرار داده، و سپس با پرداختن به علل سرگشتگی انسان غربی، آن را ناشی از فقدان بینش و محتوا در زندگی دانسته، و
در این ارتباط به کلام حضرت امام(ره) و مقام معظم رهبری در حفظ استقلال فرهنگی و مقابله با تهاجم فرهنگی
اشاره داشته و یکی از مؤلفههای فرهنگی غرب یعنی مصرفگرایی بویژه امر پوشاک و نقش رسانههای گروهی را در
ترویج آن به نحو دلخواه مورد ارزیابی قرار داده است تا از این رهگذر به نقد و تحلیل مبحث پوشش بپردازد.
نویسنده بر این باور است که شکلگیری پوشش در میان اقوام مختلف دارای خاستگاهی مشترک بوده، اما در گذر
زمان تحت تأثیر عوامل گوناگون، هر یک از اقوام نوعی خاص از پوشش را برگزیدهاند که در واقع نماد تجربه تاریخی
و فرهنگی آنان است. مقاله کلا بر چهار محور استوار است:
1. رفتار فرهنگی مصرفکنندگان
2. رفتار اقتصادی عرضه کنندگان
3. روش و مشی نهادهای اجتماعی ـ فرهنگی
4. عوامل اثرگذار جانبی
که هدف نهایی از طرح آنها، ترویج پوشاکی مبتنی بر بایدها و نبایدهای دینی و الهام گرفته از میراث گرانبهای ملی و
وجوه کاربردی متناسب با مقتضیات و طبایع مردم است.
خلاصه ماشینی:
"و انقلاب اسلامی کماکان متاثر از مکتبی است که معجزه ماندگار آن «کلام» است و با خطاب مکرر «ایهاالناس»، مخاطب خود را در طول زمان، همه آدمیان میگزیند، این انقلاب ماهیتی جهانی دارد و در مقایسه با توسعهطلبی نهفته در بطن فرهنگ و تمدن غربی ـ که در مسیر همسانسازی جهانی و فرایند شکل دهی، و اعمال الگویی واحد ـ سیطره کامل را در گرو کنترل و اضمحلال فرهنگی جوامع میداند (امپریالیسم فرهنگی نشانگر نوعی نفوذ اجتماعی به منظور تحمیل اساس تصورها، ارزشها، معلومات و هنجارهای رفتاری و همچنین روش زندگی بر سایر کشورهاست تا جایی که دیگر تمدنهای بشری باقی نماند (2) تنها گزینه ایجاد ثبات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی خود در جهان میبیند، «و جادلهم بالتی هیاحسن» (3) را نوید داده و کلام و روش بیبدیل قرآنی نه تنها دینداران، بلکه آزادگان جهان را به شنیدن همه سخنان و پذیرش بهترینها فرامیخواند (4) و در چنین فضایی است که شاهد آن خواهیم بود که موقعیتهای خشونتآمیز و هراسانگیز، اسلام را به عنوان آئینی آسمانی و حوزهای تمدنی با سوء استفادهها و دشمنیهای گونهگون مواجه میسازد و تلاشی خستگیناپذیر، مخدوشسازی چهره و ارتباط جهان اسلام، بویژه ایران اسلامی با دیگران را دستور کار خود قرار داده و مبتنی بر مناسباتی سلطه جویانه، به طریقی دستخوش بیاعتمادی و برخی برداشتهای ناصواب میگرداند."