چکیده:
یکی از موضوعات اساسی در عرفان جمالی ،جایگاه برجسته ی معشوق و همچنین توصیف حالات گوناگون اوست .احمد غزالی و سعدی ، که هـر دو از برجسـتگان عرفان جمالیاند، در توصیف حالات معشوق مشترکاتی دارند؛ اما با وجـود درک مشترک از حالات معشوقی، شیوه ی بیان در دو اثر متفاوت اسـت .نگارنـدگان در این جستار، درک مشترک حالات معشوقی رادرسوانح غزالی وغزلیـات سـعدی، درباب کرشمه ی معشوقی و کرشـمه ی حسـن ،که از نکـات ظریـف در شـناخت زیبایی است ، بررسی کرده اند.همچنین تفاوت نگاه آنـان را درایـن بـاره ، تبیـین نموده اند.ذکر این نکته در اینجا لازم می نماید که با وجود درک مشترک در بـاب حالات معشوقی، بیان در دو اثر متفـاوت اسـت . غزالـی بـا وضـع دو اصـطلاح «کرشمه ی حسن »و «کرشمه ی معشوقی »، بیانی انتزاعی از حالات معشـوقی دارد؛ در مقابل ، سعدی با درک و توسعه دادن این مفـاهیم ، بیـانی محسـوس دارد کـه برآمده از «معامله »ی اوست .
خلاصه ماشینی:
کرشمه ی حسن و کرشمه ی معشوقی درسوانح العشاق غزالی و غزلیات سعدی ابراهیم رحیمی زنگنه * همایون شکری دانشگاه رازی کرمانشاه چکیده یکی از موضوعات اساسی در عرفان جمالی ،جایگاه برجسته ی معشوق و همچنین توصیف حالات گوناگون اوست .
(غزالی ، ٢٦:١٣٨٨-٢٧) در این متن ، گلخن تاب بی اختیار متوجه حسن ملک می شـود؛ بـه عبـارتی ، ایـن حسن است که باعث عشق می شود که «هرچه اقرب به معـدن جمـال ، بـه عهـد عشـق نزدیک تر»؛ زیرا «اصل محبت از رؤیت حسن و جمـال اسـت » و از آنجـا کـه «معشـوق دیده ی حسن از جمال خود بردوخته است » ملک با این اتفاق متوجه کمال حسن خـود میشود.
شـاید بتوان کرشمه ی حسن را امری عمومی دانست و کرشمه ی معشوقی را امری خـاص کـه تنها از طرف عاشق درک میشود؛ یعنی حسن زیبارو در معرض دید عمـوم اسـت ؛ امـا این عشق است که زیبارو را متوجه کمال حسن خود میکند و کرشمه ی معشـوقی از او بروز مییابد و هر عاشق بسته به جایگاهی کـه در عشـق بـه معشـوق دارد، متوجـه آن میشود.
همان طور که نوشتیم ، در باره ی سرچشمه ی عقاید سعدی بسیار گفته اند؛ از کسانی که از آن ها نام برده شده است ، یکی روزبهان بقلـی شـیرازی اسـت (غفرانـی جهرمـی ، ٩٣:١٣٦٦) و دیگری احمد غزالی (پورجوادی ، ٥٦:١٣٨٧) که هر دو از بزرگان مکتـب جمال می باشند.