چکیده:
صوت یا آوا از نوسان یک جسم یا اندام گفتاری، مانند سیمی که بر آن زخمه زده شده باشد و از باز و بستهشدن تارآواها، پدید میآید. نوسانها از راه یک واسطه، به طور معمول هوا، به گوش ما منتقل میشوند و در قالب پیامهای عصبی یا سیگنالهایی به مغز فرستاده میشوند. گفتار از پیوستار آوایی بر طبق الگوهای خاص سازمان یافته و برای ایجاد ارتباط بهکارمیرود. در گفتار، ویژگیهای آوایی نقش مهمی در رمزگذاری اطلاعات معنایی در زبان برعهده دارند. گویشور زبان فارسی با تغییر در الگوی زیروبمی گفتار، احساسات خود را بیان میکند. مطالعات اخیر بر روی زبان فارسی نشان دادهاند که تغییرات الگوی زیروبمی در زبان فارسی موجب انتقال احساسات متفاوت به مخاطب میشود. پژوهش حاضر با هدف مقایسۀ گفتار و موسیقی در انتقال احساسات، به بررسی تأثیرات ویژگیهای صوتی موسیقی با اقتباس از الگوی تغییرات زیروبمی گفتار زبان فارسی در بیان احساسات شادی و غم میپردازد. در این پژوهش، 49 نفر از افراد ساکن در شهر رشت (25 مرد و 24 زن) بین سنین 20 تا50 سال به روش نمونهگیری ساده از میان اقوام یک خانواده انتخاب شدند. برای جمعآوری دادههای پژوهش، پرسشنامههایی در اختیار آزمودنیها قرار گرفت که پس از گوشدادن به چهار قطعه موسیقی سازی (بیکلام) از موسیقی دستگاهی، با مضمون احساسات شادی و غم به آن پاسخ دادند. دادههای خام مورد نیاز جهت توصیف و آزمون فرضیهها به کمک رایانه و نرمافزارMicrosoft Office Excel 2007 استخراج شدند و سپس این دادهها از طریق نرمافزار SPSS نسخه هجده مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفتند. مشاهده شد که بین تمامی قطعهها و رمزگشایی احساسات رابطه معناداری وجود دارد و مقدار سطح معناداری احتمال بدستآمده برای آزمون دوجملهای مربوط به شادی و غم در قطعهها، کمتر از 05/0 بود. با توجه به نتایج بدست آمده، بین قطعههای با الگوی زیروبمی خیزان با رمزگشایی حس شادی و الگوی زیروبمی افتان و حس غم رابطۀ معنادار وجود دارد.
خلاصه ماشینی:
"جانستون و شرر 5 (2000) با الهاماز اینکه در گفتار، شنوندگان ویژگیهای عاطفی کلام را بخوبی تشخیص میدهند و بهعبارتی قضاوت درمورد حالت و احساس منتقلشده در Lyons fundamental frequency pitch intonation Johnstone & Scherer گفتار و کلام، بدون توجه به محتوای گزارهای کلام و مستقل از آن انجام میگیرد، دست به پژوهشی برای پیبردن به چنین روابطی در موسیقی زدند.
در همین راستا، جاسلین و لوکا 1 (2003) با بررسی 104 تحقیق مربوط به انتقال احساسات در زبانهای مختلف (غیر از زبان فارسی) و 41 تحقیق در انتقال احساسات از طریق موسیقی کلاسیک (غیر موسیقی دستگاهی)، نتیجه گرفتهاند که شباهتهایی میان تأثیر ویژگیهای صوتی و بیان احساسات، در موسیقی و گفتار وجود دارد؛ آهنگساز و نوازنده با رمزگذاری یا بکارگیری تغییرات زیروبمی در گفتار برای بیان احساسات، میتوانند قطعهای ارائهدهند که مخاطبان تحت تأثیر جنبه آواگونه 2 موسیقی، پنج حس شادی، غم، ترس، آرامش و خشم را در آن بخوبی تشخیصدهند یا رمزگشاییکنند.
6. نتیجه برای بررسی رابطه میان ویژگیهای صوتی و بیان احساسات در موسیقی، میزان رمزگشایی احساسات غم و شادی در چهار قطعه موسیقی دستگاهی با استفاده از آزمون دوجملهای مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت.
همچنین، اگرچه جانسون و شرر (2000) و ویلارد و همکاران (2008) روی موسیقی کلاسیک پژوهشی مشابه انجام دادهبودند، ولی نتایج حاصل از این مطالعه همسو با یافتههای ایشان است که نشانداد میان تغییرات زیروبمی و بیان احساس غم و شادی رابطه معنادار وجود دارد."