چکیده:
عقل از مسائل بنیادی و کلیدی فلسفه است که در سایر علوم و حتی در عرف عام در معانی وکاربردهای مختلف حضور دارد.فارابی در رسالة ارزنده فیالعقل به بررسی معانی متعدد واژه عقل و کاربردهای مختلف و متنوع آن میپردازد. این رسالة قابل توجه، دومین اثر مهم معرفتشناسی فارابی است. صاحبنظران این حوزه وقوف به معرفتشناسی فارابی را مستلزم بررسی نظریة پیچیدة فارابی دربارة عقل میدانند. فارابی با دقت و تبحر خاص و ابتکاری، معانی و کابردهای متعدد و متنوع واژة عقل را در شش تعریف مهم و کاربردی مطرح کرده است:1. تبیین معنای عقل در نزد عموم مردم. (عقل به معنای زیرکی) 2. معنای جدلی عقل در نزد متکلمان. 3. عقل برهانی در فلسفه. 4. عقل عملی دراخلاق. 5. عقل (در رسالة نفس ارسطو) یا حقیقتی واجد سه مرتبه: هیولانی، بالفعل و مستفاد 6. توجه به عقل فعال یا عقل فلکی مفارق و دخیل درفعلیت عقول انسانی است. اینگونه تنظیم سلسله مراتب عقل(نفس) انسانی، برای نخستین بار توسط فارابی انجام شده است.
خلاصه ماشینی:
"آیا عقل در این مراتب و کاربردهای مختلف به یک معنا است و مصداق واحد دارد؟ این معانی و کاربردهای مختلف تا چه حد به هم نزدیکند و عقل در این معانی مشترک لفظی است یا معنوی؟ با توجه به جایگاه عقل در معرفتشناسی و جهانشناسی نظام فلسفة اسلامی، معنا و مصداق عقل در فلسفة اسلامی و نزد حکمای مسلمان تا چه حد به معنا و مصداق مورد نظر معلمان بزرگ یونانی ایشان نزدیک است؟ به نظر میرسد فارابی نخستین فیلسوف مسلمان، هرچند پیرو و شارح ارسطو است و علیرغم آنکه با فلسفة یونانی مأنوس بوده است، اما طرح نظام فلسفی مستقل و متمایز از فلسفه یونان را بنا مینهد که میتوان آن را هندسة نوین فلسفی تلقی کرد، فلسفهای که هرچند خالی از عناصر ارسطویی، افلاطونی و نوافلاطونی نبود اما مبتنی بر مبانی آنها نیز نیست.
این عقل در طول زندگی انسان به جهت مواجه شدن با مشکلات و چارهاندیشی به منظور رفع آن، تجارب گوناگونی در شئون مختلف زندگی کسب کرده و در نتیجه معرفت او به امور زندگی و تشخیص صحیح آن، دائم رو به فزونی و کمال است تا آنکه صاحب خود را در حد و اندازة خویش کامل کرده و در مسائل و قضایا صاحبنظر میکند، طوری که نظر او بدون مطالبة دلیل مورد پذیرش قرار میگیرد (فارابی، 1938م، ص10)."