چکیده:
نزد اهل تحقیق و نظر آگاهی به معادو احـوال قیامـت ، مقدمـه ضـروری بـرای شـناخت توحید است ؛ زیرا معاد به معنای رجوع به اصل خویش است .برخـی از عالمـان نـه تنهـا یک قیامت بلکه با توجه بـه مراتـب سـیر نفـوس و تعـدد مراتـب فهـم انسـانی، اقسـام گوناگونی از قیامت را برشمرده اند. بر خلاف دیدگاه عام ، از نظر برخی قیامت نه یک بـار بلکه بارهاو بارهاو به گونه های متفاوت و پیوسته رخ میدهد. در این نوشتار با رویکـرد معرفت شناختی شهودی و نگاه ویژه انسان شـناختی سـیدحیدر آملـی بـه معـادو قیامـت پرداخته شده است
خلاصه ماشینی:
٢. اگر اعتقاد بر این باشد که با پایان یافتن ظهور یا دورة ظهور هر اسمی در هر مظهـری ، اسـم دیگر در آن مظهر ظاهر می شودو مثلا با پایان یافتن دورة ظهور اسـما مربـوط بـه دنیـا در هـر بخش یا شخصی ، اسمای مربوط به آخرت در آنها ظاهر می شوند، درنتیجه قیامت همانند دنیـا تدریجی است و همان گونه که موجـودات عـالم طبیعـت بـه تـدریج و ترتیـب در دنیـا ظـاهر می شوند،درعالم آخرت نیز همین گونه خواهد بود؛در ایـن صـورت ترتیـب ظهـور اسـمای مربوط به آخرت به دنبال ظهور اسمای مربوط به دنیا، جزئی و موردی خواهد بود نه کلی .
ک :آملی ، ١٣٦٢،ص ١٠٩) گویی نشان می دهد که انتقال مظـاهر اسـما از اسـمی به اسم دیگر همیشگی و پیوسته است و این گونه نیست که تنها مظاهر اسمای ظاهر به قلمـرو اسمای باطن منتقل شوندو مظاهر اسمای حاکم بر دنیا به حوزة اسمای حـاکم بـر آخـرت راه یابند، بلکه عکس آن نیز امکان پذیر اسـت و انتقـال پیوسـتۀ مظـاهر از اسـمی بـه اسـم دیگـر امکان پذیر است .
از جهـت صـورت ، ایـن بهشـت همـان بهشت نفس یا بهشت صوری است که در قیامت های اهل طریقت بـدان اشـاره شـد؛ ولـی از جهت معنی این بهشت نسبت بـه اهـل طریقـت و حقیقـت تفـاوت داردو از همـین جهـت اختصاص به اهل حقیقت دارد.