چکیده:
تا کنون از چرخش معرفتی ویلیام آلستون در اواخر عمر خویش سخنی به میان نیامده است . وی در اواخر حیات خود با بررسی مفصل تک تک معیارهایی که تا کنون توسط معرفت شناسان مختلف در تبیین معرفت عرضه شده است ، نتیجه میگیرد که هیچ کدام ازاین معیارها کارآمدی و قدرت تبیین گری مطلق ندارد؛بلکه بسته به متن و بستر، باید از معیارهای متفاوتی برای تبیین معرفت استفاده کرد. آلستون با این نگاه مرزبندیهای رایج میان نظریه های دورنیگرایانه و برونیگرایانه را به یک معنابیاعتبارمیداند. در این مقاله پس از بررسی ایدة متاخر آلستون از یک سوو عطف نظر به وضعیت بغرنج معرفت شناسی معاصر از سوی دیگر، نشان داده شده است که قول آلستون میتواند به تحولی بنیادی در معرفت شناسی معاصر بینجامد؛ بدین صورت که به طرح نظریه ای مرکب درباب تعیین معیار توجیه و شناخت منتهی شود
خلاصه ماشینی:
دراین مجال ضمن مرور مختصر نظریۀ برونی گرایانۀ متقدم او درباب شناخت ، نشان خواهیم داد که وی چهارسال پیش از مرگ خویش در کتاب فراتر از توجیه نظریه ای نسبتآ نامتعارف و شاید انقلابی مطرح کرده است که در فضای فلسفی ایران ناشناخته است ؛ اما این ایده ناشناخته می تواند به تحولی بنیادی در معرفت شناسی معاصر منجر شود؛ یعنی خروج از بن بست فعلی ابطال پی درپی همۀ نظریه های معرفتی .
(163 اکنون نظریۀ توجیه آلستون به چه صورتی تقریرمی شود؟ صورت خام آن از این قرار خواهد بود که شخص Sدر باورداشتن اینکه P، موجه است ، اگر باور او محصول روال باورساز تثبیت شده ای باشد که عموما به باورهای صادق منتهی می شود؛ اما به بیان دقیق تر «شخص S در باور داشتن اینکه P، موجه است ، اگرو فقط اگر P، آن گونه که S باور دارد، از دیدگاه معرفتی امر نیکویی باشد؛ به این صورت که این باور S که P، بر مبناهای بسنده استوار باشدو S فاقد دلایل بسندة قوی تر به زیان نقیض آن باور باشد (به نقل از: ,Alston ١٠٥.
دیدیم که اساس سخن آلستون این بود که همۀ معیارهایی که تا کنون توسط معرفت شناسان مختلف عرضه شده اند، هر یک در مقام یک ملزوم معرفتی ، در متن و زمینۀ خاصی واجد کارآمدی است ؛ اما در اینجا دو نکته مهم وجود دارد: نخست اینکه آلستون بر خلاف بحث مبسوط و مفصلی که در طرح این ایده در کتاب فراتر از توجیه انجام می دهد، عملا نمی تواند آن قول را اثبات کند.