چکیده:
فعل آغازی در زبان فارسـی نمـودی اسـت کـه بـر شـروع فعـل دلالـت دارد؛ همچـون: آغازیدن، گرفتن ، ایستادن، شروع کردن. در زبان عربی افعال شروع از جملـه افعـال مقاربـه هستند همچون «شرع » (آغازکرد)، «اخذ»(گرفت )، «قام » (ایستاد) و «طفـق » (شـروع کـرد) که در زمینة صرفی و نحوی و هم در ترجمه با افعال آغازی مشابهت دارند. در مقابل افعالی مانند «علق »(دوست داشت ) ، «هب »(سرعت گرفت ) که از افعال شروع محسوب مـی شـوند، در فارسی نمونه ای در افعال آغازی ندارند. در این مقاله نخـست بـه بررسـی تـاریخی افعـال آغازی در ایران باستان، میانة غربی ، سـغدی و میانـه زردشـتی مـی پـردازیم و پـس از آن بـا توجه به همسانی یا یکسانی این دو مقوله در دو زبان فارسـی و عربـی و بخـصوص یکـسانی نسبی آنها از دیدگاه معنایی ، وجوه صرفی و نحوی این افعـال را بـا هـم مقایـسه و کـاربرد معنای ملازم آنها را تحلیل می کنیم
خلاصه ماشینی:
فعل های آغازی فارسی در مقایسه با افعال مقاربة عربی (علمی - پژوهشی ) دکتر محمدرضا نجاریان دانشیار دانشگاه یزد نجمة حیدری نسب کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه یزد چکیده فعل آغازی در زبان فارسـی نمـودی اسـت کـه بـر شـروع فعـل دلالـت دارد؛ همچـون: آغازیدن، گرفتن ، ایستادن، شروع کردن.
فعل های آغازی فارسی ، افعال مقاربة عربی ، دستور زبان، صرف و نحو، ادبیات تطبیقی ١-مقدمه فعل در جملات فارسی یکی از ارکان اصلی جمله محسوب می شود که بدون آن جملـه ناقص و فاقد معنی است ؛ به طوری که نمی توان بدون فعـل مقـصود مـورد نظـر را در قالـب جمله بیان کرد و خواننده یا مخاطب نیز از جملة بدون فعل ، منظوری را درنمی یابد ؛ امـا در عربی ، گاه با جملاتی روبرو می شویم که فعل ندارند و تنها از دو اسم با عناوین مبتدا و خبر تشکیل شدهاند که می توانند مقصود را برسانند و یک جملة کامل محسوب شوند.
تاکنون تحقیق جامعی در این موضوع، انجام نگرفته است و مـا در ایـن مقالـه سـعی مـی کنـیم تـا فعـل هـای آغـازی در زبـان فارسـی را بـا افعـال شـروع عربـی از دیـدگاه دسـتور زبان(واژهها و نحو) و معنا مقایسه کنیم .
٣- نتیجه با دقت در افعال آغازی و شروع در دستور زبان فارسـی و عربـی ، نتـایج زیـر بـه دسـت آمد: صرف و نحو عربی برای بیان شروع عملی ، افعالی را مانند: شـرع، أخـذ، قـام برگزیـده است ، دستور زبان فارسی نیز با تعدادی از فعل ها این مقصود را حاصل کرده است .