چکیده:
یکی از مجادله برانگیزترین مباحثات فکری در حوزه نظریه های سیاسی، بحث پیرامون چرخش مفهوم قدرت در دیدگاه متفکرانی نظیر میشل فوکو است. متفکران هم سلک فوکو با عدول از دیدگاه های رایج، قدرت را نه صرفا در ارتباط با سازوکارهای ساختارهای رسمی یا در قالب صرفا سیاسی، بلکه منتشر در تمام حوزه های اجتماعی می دانند. فوکو خود می گوید که می خواهد راه دیگری پیشنهاد کند که ما را زودتر به «اقتصاد جدید روابط قدرت» برساند، راهی که تجربی تر، دارای ارتباط نزدیک تر با وضعیت جاری ما و متضمن رابطه بیشتری میان نظریه و عمل است. در این مقاله سعی می شود ابتدا خاستگاه فکری میشل فوکو به عنوان یکی از تاثیرگذارترین متفکران قرن بیستم مورد بررسی قرار گیرد، سپس مفهوم قدرت و روابط آن با آزادی و دانش در دیدگاه این متفکر مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد.
Argument concerning the meaning of power is one of the most controversial issues in the thought of thinkers such as Michel Foucault. Foucault and his like-mined thinkers، with their departure from conventionally held opinion about power، believe that power does not reside only in the formal structures of politics but it is also in the whole fabric of society. Foucault himself points out that he intends to suggest a shorter way that would make us better understand the meaning of، as he puts it، “new economic of power relations”. His suggested method is more experimental، having closer relation with our current situation and guaranteeing the connection between theory and practice. In this article، it is tried to investigate the origin of Foucault’s thoughts as one of the influential thinkers of 20th century، and then analyze the concept of power and its relation to liberty and knowledge as expressed by Foucault.
خلاصه ماشینی:
com ١- Michel Foucault 93 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ فصلنامه مطالعات سیاسی؛ سال سوم ، شماره ١٢، تابستان ١٣٩٠ مقدمه میشل فوکو فیلسوف فرانسوی از جمله متفکرین برجستۀ پست مدرن است .
در واقع ، از اوایل دهۀ ١٩٧٠ نگرش ساخت گرایانۀ فوکو با تأکید بر مفهوم گفتمان ، جای خود را به روش «تبارشناسانه » و بحث از «تکنولوژی بدن » و رابطۀ آن با قدرت و دانش (به جای بحث از رابطۀ ساختار و معنا در تحلیل گفتمانی ) میدهد؛ هر چند باید این نکتۀ مهم را به خاطر سپرد که روش تبارشناسانه ، درصدد بررسی مسائلی متفاوت با مسائل مطرح شده در روش دیرینه شناسانه است .
اما مسألۀ اصلی در تبارشناسی فوکو، که مرتبط با موضوع این ١- Gaston Bachlard 99 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ فصلنامه مطالعات سیاسی؛ سال سوم ، شماره ١٢، تابستان ١٣٩٠ مقاله می باشد، این است که چگونه انسان ها به واسطۀ قرار گرفتن در درون شبکه ای از روابط قدرت و دانش ، به عنوان سوژه و آبژه تشکیل میشوند.
105 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ فصلنامه مطالعات سیاسی؛ سال سوم ، شماره ١٢، تابستان ١٣٩٠ فوکو در صدد مورد توجه قراردادن چگونگی قبضه یا تصاحب قدرت برنمیآید، بلکه چگونگی اعمال ، اجراء و اثرات آن را در ارتباط مستقیم و بلاواسطه با آنچه که می توانیم آن را «سوژه » یا «آبژه » قدرت بنامیم ، مورد توجه قرار میدهد (٦٧ :١٩٩٨ ,Moss).
به نظر فوکو علوم انسانی و اجتماعی به عنوان جزئی از فرآیند اعمال قدرت و اعمال سلطه بر انسان ، چگونگی شکل گیری گفتمان های مختلف را در بستر روابط قدرت مورد تبیین قرار میدهد.