چکیده:
فقه شیعه، قبل از مشروطه و عصر قاجار، چندان به مسائل اجتماعی و سیاسی علاقه نشان نمی داد. همگام با تحولات عصر مشروطه خواهی و جدال قدیم و جدید در ایران، فقه سیاسی و نظریه پردازی شیعه در باب دولت نیز متحول شد. در این عصر فقها و علمای بزرگ شیعه، در قالب دو مکتب و سنت فکری و فقهی ایران و نجف، به طرح دیدگاه ها و مواضع سیاسی و فقهی خود در ارتباط با قدرت سیاسی و دولت پرداختند. دو نظریه مهم سلطنت مشروطه و سلطنت مشروعه، از میان دیدگاه ها و آراء فقهای بزرگ شیعه در عصر قاجار متولد شد. نظریه سلطنت مشروطه با محوریت فقهایی چون محمدحسین نائینی و با الهام گیری از مفاهیم مدرن و نو آئین مشروطیت تولید شد. در مقابل نظریه سلطنت مشروعه با طلایه داری علمایی که در راس آن شیخ فضل اله نوری قرار داشت صورت بندی شد. در این مقاله از چرایی و چگونگی شکل گیری و تولید این نظریه ها پرسش خواهد شد و این که چگونه می توان خوانشی معنادار از فضای معنایی این دو نظریه ارائه داد. چرا و به چه دلیل فقه شیعه در یک عصر و بهره مند از منابع استنباط واحد به نتایج و نظرات دوگانه ضد هم می رسند؟ جهت نیل به این مقصود با استفاده از چارچوب و الگوی روش شناختی کوئنتین اسکینر - از اصحاب مکتب کمبریج - در صدد فهم و رمز گشایی از معنای نهفته در پس این دو نظریه خواهیم بود. بر اساس هرمنوتیک اسکینر، نظریات، آراء و اندیشه های هر متفکر، که از آنها به «معنا» تعبیر می کنیم، تحت تاثیر«بسترها و زمینه ها» شکل می گیرد. فلذا برای فهم هر نظریه ای، بازسازی زمینه ها و بسترهای شکل دهنده به آن نظریه ضروری است. در این مقاله، چارچوب روشی اسکینر در فهم نظریه سلطنت مشروطه و سلطنت مشروعه و نزد نمایندگان برجسته آن به آزمون گذاشته خواهد شد. به این منظور زمینه های دوگانه زبانی، فکری و عملی، محیطی این دو نظریه، احصاء و تبیین می شود.
Shia’s jurisprudence، prior to constitutional and Qajar era، payed not much attention to the social and political issues on government. In congruency with the developments in constitutional era، and in the face of traditional and modern argument on the government، Shia’s jurisprudence had to undergo some changes. Two views، one on constitutional Monarch and the other one on the monarchy limited by Sharia were emerged. The view of constitutional monarch was born mainly in the mind of Mohammed Hussein Naeini، while the idea of monarchy limited by Sharia had its source in Sheikh Fazlollah Nuri. It is the aim of this paper to find out how and why these two opposing views on Monarchy unfolded themselves. Analytical tool employed to compare these two views is Skinner’s Hermeneutic who belongs to the school of Cambridge. By using Skinner’s approach، we will try to understand the foundations of principles underlying each of these two views. Hence، the two-fold bases of language، theoretical، operational and ecological factors will be discussed and explained.
خلاصه ماشینی:
رابطه معنا و زمینه در فهم نظریه های سلطنت مشروطه و مشروعه دکتر علی اکبر امینی * / دکتر احسان شاکری خوئی ** چکیده فقه شیعه ، قبل از مشروطه و عصر قاجار، چندان به مسائل اجتماعی و سیاسی علاقه نشان نمیداد.
عصر ناصری و اصلاحات مدرن و متجددانه در این دوره ، گفتمان روشنفکران و تجددگرایان ایرانی و در نهایت ، فعالیت جراید، انجمن ها، زنان و مدارس جدید، بسترها و به تعبیر مناسب تر بحران های عینی و اجتماعیای بودند که نظریه سلطنت مشروعه در تقابل و مخالفت با آنان شکل گرفت .
با تحلیل محتوای دیدگاه های فقها و علما طرفدار ایـن نظریـه ، به وضوح موارد متعددی را میتوان رصد نمود کـه بـر اسـاس آن ، علمـا بـه دیـدگاه هـای و آراء روشنفکران توجه نشان داده و استدلال خود را در ضـدیت بـا گفتمـان و عملکـرد روشـنفکری، شکل میدادند.
به نظر نگارنده ، در میان بسترها و زمینه های زبـانی و ایدئولوژیک یاد شده ، نظریـه سـلطنت شـیعی در عصـر صـفوی، بیشـترین تـأثیر و نقـش را در شکل گیری نظریه سلطنت مشروعه داشت .
در ادامه بسترها و زمینه های شکل دهنده به این نظریه بـا توجـه بـه مدل و الگوی روش شناختی اسکینر مورد توجه قرار میگیرد.
در مقاله حاضر با بهره گیری از هرمنوتیک اسکینر که توجه ویژه ای به شکل گیری ایده ها در بستر و زمینه دارد به فهم دو نظریه مهم در فقه سیاسی شیعه تحت عناوین سلطنت مشروطه و سلطنت مشروعه بودیم .