چکیده:
خیزش های مردمی در کشورهای خاورمیانه عربی و شمال آفریقا دگرگونی ها و تحولات جدیدی را به وجود آورده است. درواقع تاریخ جدید عربی در سایه جهانی شدن و فن آوری های نوین ارتباطی رقم خورده است. به تبع، انقلاب های جوانان عرب؛ ادبیات جدیدی را در روابط بین الملل و مطالعه انقلاب های مجازی و پست مدرن به وجود می آوردکه خود گویای این نکته خواهد بود که جریان اصلی روابط بین الملل توان پاسخ گویی به تحولات نوظهور در نظام بین الملل را ندارند. لذا این مقاله در چارچوب روش توصیفی-تحلیلی و با استناد به داده های اسنادی مدعی است که چارچوب تحلیلی سازه انگاری با نگاه به عوامل جامعه شناختی، هنجاری، هویت، فرهنگ و تاکید بر نقش گفتمان ها و ایده های فرهنگی همچون مردم سالاری، اسلام و قومیت در خاورمیانه و جهان زمینه مناسبی را برای تحلیل تحولات کشورهای عربی فراهم می کند. بریا این منظور، ضمن بررسی تطورات تاریخی پارادایم ها و نظریه های روابط بین الملل، چارچوب تحلیل سازه انگاری تبیین می شود و در ادامه گزاره های مهم سازه انگاری، از جمله: جایگاه و اهمیت ساختارهای هنجاری، فکری و غیرمادی همانند ساختارهای مادی؛ اثر و نقش هویت ها در تکوین منافع و رفتار بازیگران و رابطه متقابل ساختار و کارگزار در ارتباط با تحولات سیاسی و اجتماعی اخیر کشورهای عربی مورد بررسی قرار می گیرد.
خلاصه ماشینی:
گذشته از مباحثی مثل خیزش اسلامی یا بهارعربی ، تعابیر دیگری نیز به کار برده می شود که عبارتند از : زلزله در کشورهای عربی (,Boudreaux and Millman ٢٠١١( پادزهر یازدهم سپتامبر (٢٠١١ ,Cohen( دگرگونی سازنده خاورمیانه ، پایان گفتمان دوگانه پذیرش سیستم پلیسی یا تحمل افراط گرایی اسلامی با ریشه های جریانات استعماری (٢٠١١ ,wall Street journal ( قدرت غیر خشن و اخلاقی متحول کننده تاریخ (٢٠١١,Sanger ( افزایش نقش مردم در حکومت ها و نجات از تسلط سوسیالیسم ، ناسیونالیسم و اتحاد شوروی دیروز، به سوی آرمان های دموکراتیک (-Christian Sci ٢٠١١ ,ence Monitor( امید به آینده و داشتن اتحاد ملی ، خیزش جوانان بدون تاسی به جریانات سیاسی سنتی ناسیونالیستی و اسلام گرا، رنگ باختن ایده نبود آمادگی در جوامع عربی برای پذیرش دموکراسی (٢٠١١ ,Friedman( اثبات این که دموکراسی برای یک کشور، نژاد، دین یا فرهنگ نیست ، بلکه پیامی است برای بشریت در همه جا و نشانی از سازگاری اسلام و دموکراسی (٢٠١١ ,Ramazani( تحولی همانند سقوط ترکیه عثمانی (٢٠١١ ,Ignatius( مشابه با تحولات اروپا پس از فروپاشی شوروی سابق و خاورمیانه جدید و..
در یاسخ به این سئوال می توان گفت که به نظر می رسد چارچوب تحلیلی سازه انگاری با نگاه به عوامل جامعه شناختی و هویت و ساختارهای هنجاری و فکری وتاکید بر نقش گفتمان ها و ایده های فرهنگی همچون مردم سالاری ، اسلام ، قومیت و گروه های جدید اجتماعی در خاورمیانه و جهان برای گسترش تغییر زمینه مناسبی را برای تبیین و تحلیل قیام های اسلامی در کشورهای عربی فراهم می آورد.