خلاصه ماشینی:
"مور گر چه در مبحث خود کم و بیش به همه ابعاد پدیده انقلاب،شامل زمینههای تاریخی،علل و عوامل بلا فصل،فرایند و بالاخره آثار و پیامدهای انقلابات میپردازد،اما از آن جا که انقلاب را از منظر جایگاه و نقشی که در تحولات دوران مدرن(نوسازی)ایفا میکند، مورد توجه قرار داده است؛نظریه او را بیشتر میتوان به عنوان نظریهای در باب سرشت و پیامد و انقلابها دانست و کمتر به عنوان نظریهای در مورد علل وقوع انقلابها،از نظر وی،نوع انقلابها از یک سو به ویژگیهای ساختار اجتماعی و خصوصا ویژگیهای طبقات اجتماعی و در عین حال الگوی انباشت سرمایه بستگی دارد و از سوی دیگر تعیین کننده مسیر توسعه و نوسازی در کشورهایی است که تجربه انقلاب داشتهاند.
در فصل اول با مروری بر مطالعات موجود پیرامون انقلاب اسلامی ایران،کمبودها و نارساییهای تاریخی-ساختاری برای توضیح این انقلاب نشان داده خواهد شد در فصل دوم با ارائه نظریه برینگتون مور،چهارچوب نظری نیاز برای چنین مطالعهای تنظیم شده است."