چکیده:
در این پژوهش که به منظور واکاوی و پیش یابی تغییرات فرین آب وهوایی منطقه آبادان صورت گرفته است، از دادههای دوره آماری 1951 تا 2010 ایستگاهی و همچنین بااستفاده از مدل MAGICC-SCENGEN و با بکارگیری دادههای مدلهای GISS-ELTوCNRM-CM3 به منظور شبیهسازی بارش و مدل INMCM-30 به منظور شبیه سازی دما تحت سناریو P50 انجام شده است. به منظور روندیابی تغییرات از روش ناپارامتریک من-کندال و به منظور سنجش عملکرد مدل از مقادیر شاخصهای آماری RMSE و MBE استفاده گردید. بر اساس نتایج به دست آمده آستانه بیشینه دمای بیش از 43 درجه سلسیوس بیشترین افزایش و همچنین آستانههای مربوط به دمای کمینه نیز روند افزایشی داشتهاند. رطوبت نسبی منطقه در هرچهار شاخص مورد مطالعه روند کاهشی داشته و تغییرات بارش منطقه گویای تمرکز بیشتر بارش در ماههای سرد سال و کاهش بارشهای بهاری در ماههای مارس تا مه و همچنین افرایش بارشهای شدید، و افزایش مقدار بارش متوسط روزانه میباشد. به نظر میرسد افزایش دما، کاهش رطوبت و افزایش اندک بارش به همراه تمرکز بیشتر آن در چند ماه و روند کاهشی معنیدار تعداد روزهای با بارش کمتر از 5 میلیمتر در روز و روند معنیدار افزایشی بارشهای با بیش از 15 میلیمتر در روز گویای ناهنجار شدن اقلیم این منطقه میباشد. همچنین بر اساس نتایج به دست امده مدل بکارگرفته شده در این پژوهش اگرچه دارای مقادیر محسوسی خطا میباشد، اما در مجموع براوردهای آن قابل پذیرش میباشد.در این پژوهش که به منظور واکاوی و پیش یابی تغییرات فرین آب وهوایی منطقه آبادان صورت گرفته است ، از دادههای دوره آماری ١٩٥١ تا ٢٠١٠ ایستگاهی و همچنین بااستفاده از مدل -MAGICC SCENGEN و با بکارگیری دادههای مدلهای GISS-ELTوCNRM-CM3 به منظور شبیه سازی بارش و مدل 30-INMCM به منظور شبیه سازی دما تحت سناریو P50 انجام شده است . به منظور رونـدیابی تغییرات از روش ناپارامتریک من -کندال و به منظور سنجش عملکرد مدل از مقادیر شاخص های آماری RMSE و MBE استفاده گردید. بر اساس نتایج به دست آمده آستانه بیشینه دمای بـیش از ٤٣ درجـه سلسیوس بیشترین افزایش و همچنین آستانه های مربوط به دمای کمینه نیز روند افزایشـی داشـته انـد. رطوبت نسبی منطقه در هرچهار شاخص مورد مطالعه روند کاهشی داشـته و تغییـرات بـارش منطقـه گویای تمرکز بیشتر بارش در ماههای سرد سال و کاهش بارشهای بهاری در ماههای مارس تـا مـه و همچنین افرایش بارشهای شدید، و افزایش مقدار بارش متوسط روزانه میباشـد. بـه نظـر مـیرسـد افزایش دما، کاهش رطوبت و افزایش اندک بارش به همراه تمرکز بیشتر آن در چند ماه و روند کاهشی معنیدار تعداد روزهای با بارش کمتر از ٥ میلیمتر در روز و روند معنیدار افزایشی بارشهای با بیش از ١٥ میلیمتر در روز گویای ناهنجار شدن اقلیم این منطقه میباشد. همچنین بر اساس نتایج به دست امده مدل بکارگرفته شده در این پژوهش اگرچه دارای مقادیر محسوسی خطا میباشد، اما در مجمـوع براوردهای آن قابل پذیرش میباشد.
خلاصه ماشینی:
"محمدی و تقوی (١٣٨٤) در بررسی روند شاخص های حدی بر اساس سریهـای زمانی روزانه دما و بارش در ایستگاه تهران در دوره آماری ٢٠٠٣-١٩٥١ بـا اسـتفاده از توزیع دنباله های حدی گرم و سرد به این نتیجه رسیدند که روند دمای کمینه و متوسط روزانه کاملا افزایشی است ؛ اما روند دمای حداکثر، شیب کمتری دارد.
در مرحله بعد برای شناسایی روند گرمایش زمین و اثر آن بر بـارش بـا بکـارگیری مـدل MAGICC-SCENGEN بـرای دهه های آینده تا سال ٢١٠٠ تغییرات برآورد گردید، ضمن این کـه بـه منظـور سـنجش عملکرد مـدل از دادههـای مشـاهداتی و محاسـباتی در دوره مشـترک ٢٠٠٠ تـا ٢٠١٠ استفاده شد.
روند معنی دار تغییرات رطوبت سالانه در سطح ٩٥% نسبی سالانه در سطح ٩٥% نتایج مدلهای گردش عمومی جو درآبادان در جدول ٥ نتایج خروجی مدل سـازی بـرای دهـه هـای ٢٠٤٠، ٢٠٧٠ و ٢١٠٠ بـه عنوان متوسط دهه های آتی تا پایان قرن ٢١ آمده است .
روند متوسط دمای ماههـای دسامبر، ژانویه و فوریه که طبق خروجی مدل مـورد بررسـی و همچنـین بـا توجـه بـه شرایط اقلیمی منطقه سردترین ماههای سال محسـوب مـیشـوند نیـز رونـد افزایشـی شدیدی در دهه های اخیر و آینده نشان میدهد.
بر اساس نتایج ارائه شده اگرچه میزان مشخصی از برآورد دما و بارش سالانه در طـول دوره ١١ ساله از سال ٢٠٠٠ تا ٢٠١٠ برای مدل قابل تشخیص می باشـد، امـا بـه نظـر میرسد با توجه به پایین بودن مقادیر، خطا بر اساس شاخص های RMSE و MBE، به ویژه در مورد مولفه دما مدل عملکرد قابل پذیریشی را داشته است ."