چکیده:
آنچه به عنوان بیداری اسلامی یا بهار عربی وارد ادبیات مربوط به سیاست و حکومت در خاورمیانه شده و موجبات سرنگونی حکومت های اقتدارگرا و متحد غرب در تـونس ، مصـر و لیبی را فراهم نموده است و پایه های رژیم های دیکتـاتوری عربـی را در سراسـر جهـان عـرب سست کرده است ، کم و بیش دارای نقاط اشتراکی هستند که ناشی از هویت اسـلامی و عربـی این کشورهاست ، ولی عاومل متعدد داخلی و منافع بعضا متفاوت کشورهای منطقه و بـازیگران بین المللی ، شدت و ضعف و نوع این تحولات را در هر کشور دستخوش تغییراتی متفـاوت بـا سایر کشورها کرده است . در این نوشتار، تلاش می گردد تا چگونگی شرایط بحرین نیز بررسی شود. بنابراین ، سؤال این مقاله عبارت است از این که «شرایط بحرین با توجه به دلایـل بیـداری اسلامی و سقوط حکام دیکتاتور در کشورهای عربی و در مقایسه با سایر کشورهای عـرب در چه موقعیتی قرار دارد؟ این سؤال مهم که آیا بیداری اسلامی در بحرین به سقوط می انجامد یـا خیر؟» بر این اساس ، فرضیه ی این مقاله عبارت است از این کـه «در میـان اعتراضـات اکثریـت شیعه ی بحرین به رژیم آل خلیفه در پی حاودث بیداری اسلامی ، به دلیل بافت مـذهبی متفـاوت و متکثر و منافع کشورهایی چون آمریکا و عربستان شرایط متفاوتی را تجربه می کند. علی رغـم سرکوب گسترده در بحرین ، به نظر می رسد که حکومت آل خلیفه بازساز مشروعیت و وجهـه ی از دست رفته ، خود را در میان اکثریت معترض ملت بحرین مجددا احیا کنـد. روش تحقیـق در این پژوهش به صورت توصیفی - تحلیلی می باشد.
خلاصه ماشینی:
در این نوشتار، به بررسی چگونگی شرایط بحرین نیـز پرداختـه مـی شـود و ایـن کـه شرایط بحرین با توجه به دلایل ذکرشده برای بیـداری اسـلامی و سـقوط حکـام دیکتـاتور در کشورهای عربی ، در مقایسه با سایر کشورهای عرب در چه موقعیتی قرار دارد؟ و پاسخ به این سؤال مهم که آیا بیداری اسلامی در بحرین به سقوط می انجامد یا خیـر؟ فرضـیه ی ایـن مقالـه عبارت است از این که در میان اعتراضات اکثریت شـیعه ی بحـرین بـه رژیـم آل خلیفـه در پـی حوادث بیداری اسلامی ، به دلیل بافت مذهبی متفاوت و متکثر و منافع کشورهایی چون آمریکا و عربستان ، انقلاب بحرین شرایط متفاوتی را تجربه نموده است .
عوامل داخلی بیداری اسلامی جامعه ی عرب در کل آنچه موجب دگرگونی کشورهای عرب شده است ، نارضـایتی جامعـه ی عـرب و تلاش آن برای تغییر وضعیت موجود به وضعیت مطلوب است کـه بـا عنـوان عوامـل داخلـی بیداری جامعه ی عرب مورد بررسی قرار می گیرد: ١) وجود چند دهه حکومت های نادرست یکی از مهم ترین دلایل نارضایتی جامعه ی عرب وجود چند دهه حکومت هـای نادرسـت عربی می باشد.
(جوکار، ١٣٩٠) بنابراین ، در کشورهای عربی وجود دولت های رانتیر و پیامـدهای آن موجب نارضایتی مردم از توزیع ناعادلانه ی درآمدهای رانتـی شـده اسـت و ایـن در حـالی است که دولت رانتیر خود را در مقابل جامعه ، پاسخ گو نمی داند و رانـت را بـر اسـاس اراده ی سیاسی خود توزیع می کند نـه بـر اسـاس فعالیـت هـای نیروهـای انسـانی ؛ بـدین ترتیـب ، بـه اقتدارگرایی میـل مـی کنـد (٣ :١٩٩٩ ,Herb) و ایـن اقتـدارگرایی و پیامـدهای گسـترده ی آن از مهم ترین عوامل نارضایتی ملت عرب می باشد.