چکیده:
بکاء از جمله احوال انسانی است که ظاهر و باطنی دارد. ظاهر آن، امری فیزیولوژیک است و باطن آن همان عوامل درونی و عاطفی مربوط به روح آدمی است. گریه همانند خنده یکی از نعمتهای بزرگ الهی به انسان است و در زندگی و رشد افراد عملکردهای متفاوت دارد. مقالة حاضر با هدف شناسایی و بیان جایگاه بکاء ممدوح در قرآن و روایات تدوین شده است. اسلام برای بکاء ممدوح اهمیت خاصی قائل شده است و برای آن جایگاه ویژهای در نظر گرفتهاست. این پژوهش نشان میدهد که بکاء ممدوح سه قسم اصلی است: بکاء از خوف عذاب، بکاء به شوق ثواب و بکاء در مقابل عظمت و کبریایی الهی و نیز حقارت و صغارت خود.
خلاصه ماشینی:
اما به نظر میرسد با توجه به آنچه در بررسی های لغوی که از بکاء بیان شد، بکاء لزوما به گریـۀ همراه با اشک گفته نمیشود، بلکه ممکن است به حالتی از گریه نیز اطلاق شود که ریـزش اشـکی همراه آن نباشد و در جایی نیز آمده است که هرگاه این حالت به آسانی و به دلیل رقت قلب باشـد، بکاء نامیده میشود، ولی اگر با تکلف جریان پیدا کند، تباکی نامیده میشود (ر.
روایات فراوانی در باب ایـن نـوع از بکاء آمده است که به تعدادی از این روایات اشاره خواهد شـد، چنـان کـه امـام علـی (ع ) مـیفرمایـد: «البکاء من خشیۀ الله مفتاح الرحمۀ: گریستن از ترس خدا، کلیـد رحمـت اسـت » (تمیمـی آمـدی، ١٣٦٦: ٣٨٨).
البته به نظر میرسدمنشـأ ایـن حـزن همان ایمان قلبی آنها است ، چنان که مولای متقیان علی (ع ) در وصف مؤمنان این گونه بیان میکنـد که «جرح طول الأسی قلوبهم ، وطول البکاء عیونهم : اندوه بسیار دل های آنان را ریش کـرده اسـت و گریه بسیار دیدگانشان را» (نهج البلاغه / خ ٢٢٢).
١٦ـ٣) جلب رحمت بر امت در برخی روایات ، از بکاء با عنوان عاملی برای جلب رحمت خداوند یاد شده اسـت ؛ مـثلا از امـام صادق (ع ) روایت شده است که فرمود: «ما من شی ء إلا و له کیلا و وزن إلا الدموع فـإن القطـرة منهـا تطفئ بحارا من نار و إذا اغرورقت العین بمائها لم یرهق وجهه قتر و لا ذلۀ فـإذا فاضـت حرمـه اللـه علی النار و لو أن باکیا بکی فی أمۀ لرحموا: اگر در میان امت یک نفر گریان باشد، همـۀ آنهـا مـورد رحمت قرار میگیرند» (مجلسی، بیتا، ج ٩٠: ٣٣١).