چکیده:
از زمان ورود دوربین به ایران در دوره محمدشاه و به خصوص در عصر ناصری، عکاسی به صورت فنی شاهانه در خدمت سلاطین قاجاری قرار گرفت تا این که در دوره مشروطه، صنعت عکاسی از انحصار دربار خارج گردید و به میان مردم رفت، البته شواهد متعدد حاکی از آن هستند که روند عمومی شدن عکاسی از دوره پیشامشروطه آغاز شده بود اما انقلاب مشروطه در این روند جهش بزرگی ایجاد نمود. به رغم عمومی شدن عکاسی، تا اوایل قرن چهاردهم شمسی، عکاسی کاربرد تخصصی نداشت و بیشترین حجم تصاویر به عکسهای یادگاری اختصاص داشت تا اینکه با اجباری شدن الصاق عکس به برگههای احراز هویت مجرمین، گذرنامه، شناسنامه و مدارک تحصیلی در دوره پهلوی اول، پرتره پرسنلی که گونه جدیدی در صنعت عکاسی به شمار میآمد، جای خود را در فرهنگ جامعه ایرانی باز نمود. این نوشتار تلاش میکند تا با بررسی اسناد و مدارک و کتب تاریخی، به این پرسش پاسخ گوید که از چه زمانی عکاسی در ایران، کارکردی ویژه در احراز و تشخیص هویت پیدا نمود؟ یافتههای این پژوهش نشان میدهد که عمومیت یافتن عکسهای پرسنلی، در اواخر قرن سیزدهم، در دوره احمدشاه و در زمان حضور سوئدیها در نظمیه و ژاندارمری ایران صورت پذیرفت و در اوایل قرن چهاردهم و دوره پهلوی اول ادامه یافت زیرا در دوره پهلوی اول، اخذ مدارک رسمی و اسناد هویتی و به ویژه دریافت شناسنامه و مدارک نظام وظیفه، اجباری گردید که در نهایت موجب رواج عکس پرسنلی در ایران شد.از زمان ورود دوربین به ایران در دوره محمدشاه و به خصوص در عصر ناصری، عکاسـی بـه صـورت فنـی شاهانه در خدمت سلاطین قاجاری قرار گرفت تا این که در دوره مشروطه ، صنعت عکاسی از انحصار دربار خـارج گردید و به میان مردم رفت ، البته شواهد متعدد حـاکی از آن هسـتند کـه رونـد عمـومی شـدن عکاسـی از دوره پیشامشروطه آغاز شده بود اما انقلاب مشروطه در این روند جهش بزرگی ایجاد نمـود. بـه رغـم عمـومی شـدن عکاسی، تا اوایل قرن چهاردهم شمسی، عکاسی کاربرد تخصصی نداشت و بیشترین حجم تصاویر به عکس های یادگاری اختصاص داشت تا اینکه با اجباری شدن الصاق عکس به برگه هـای احـراز هویـت مجـرمین ، گذرنامـه ، شناسنامه و مدارک تحصیلی در دوره پهلوی اول ، پرتره پرسنلی که گونه جدیـدی در صـنعت عکاسـی بـه شـمار میآمد، جای خود را در فرهنگ جامعه ایرانی باز نمود. این نوشتار تلاش میکند تا با بررسی اسناد و مدارک و کتب تاریخی، به این پرسش پاسخ گویـد کـه از چـه زمانی عکاسی در ایران ، کارکردی ویژه در احراز و تشخیص هویت پیدا نمود؟ یافته های این پژوهش نشان میدهد که عمومیت یافتن عکس های پرسنلی، در اواخر قرن سیزدهم ، در دوره احمدشاه و در زمان حضور سـوئدیهـا در نظمیه و ژاندارمری ایران صورت پذیرفت و در اوایل قرن چهاردهم و دوره پهلوی اول ادامـه یافـت زیـرا در دوره پهلوی اول ، اخذ مدارک رسمی و اسناد هویتی و به ویژه دریافت شناسنامه و مدارک نظام وظیفه ، اجبـاری گردیـد که در نهایت موجب رواج عکس پرسنلی در ایران شد.
From the arrival of the camera to Iran during the Mohammad Shah and especially Nasery era، photography acted as a profession and Royal technic to service Qajar Kings، until the developments of political and social conditions occurred in the Constitutional Revolution، so photographic industry was removed from the monopoly court to the people. Although the evidences show that the generalization of photography and using camera were begun two or three decades before the Constitutional Revolution but the Constitutional Revolution was a the turning point. In spite of generalization of photography in Iran، up to the fourteenth century، photography was not use in professional application and most of them were for memento photo، personal and group portrait. Until attaching photos to passport، birth certificate، academic certificate، the sheet ofidentification of offenders and portrait of staff were forced so portrait of staff became common in culture and society of Iran.
This paper attempts to survey documents and historical books in order to reply this question that from which time، the photography in Iran was used to authenticate and identify offenders. Findings from this study indicate that generalization of photography were become common in the late thirteenth century during the Ahmad Shah era and the presence of Swedish officers in City Police and Gendarmerie then in Did you mean: the early fourteenth century and the first Pahlavi era were continued and developed، the period that using official documents were forced so using of portrait of staff were became common in Iran.
خلاصه ماشینی:
"تقریبا هم زمان بـا غـرب ، ایران نیز نخستین تجربه خویش در حوزه عکاسی و اولین دوران ثبـت واقـع گرایانـه جهـان پیرامون را در عهد قاجار آغاز نمود اما از آنجائی که مراحل شکل گیـری و رواج ایـن پدیـده ، ارتباط مستقیم با دربار سلطنتی داشت و عمل عکاسی در سایه ملوکانه صورت میپـذیرفت ، دوربین نقش یک دسـتگاه نظـارتی را داشـت و در واقـع چشـم ثانویـه شـاه بـود و تنهـا از سوژه های مورد علاقه شاه همچون دربار، شکار، مجرمین ، اعیاد، صنوف بـازار و جشـن هـا و مراسم مذهبی، تصویربرداری میشد، تا این که با گسترش محدود عکاسـخانه هـا در کشـور امکان ثبت عکس های پرتره شخصی و یا دسته جمعی برای مردم عادی نیز به تدریج میسـر گردید (1921:353 April ,4 The national Geographic magazine,v xxxIx, No 1 .
همان گونه که گذشت ، کار ثبت مشخصات و عکس زندانیان به صورت تجربی و عملی از دوره سوئدیها و در دوره سلطنت احمدشاه ، در ایران متداول گردید اما نخستین نظام نامـه مربوط به روش پذیرش زنـدانی و ثبـت مشخصـات مجـرمین در سـال 1307ش و در دوره حکومت پهلوی اول ، به تصویب رسید (گـودرزی بروجـردی و همکـار، 1383: 142-147) و بدین گونه تن پیمایی، انگشت نگاری و عکاسی از تبهکاران برای تشـکیل پرونـده تشـخیص هویت مجرمین و آگاهی از سوء سابقه آنان ، جنبه رسمی و قانونی یافت (امینی، بـیتـا: 37 ؛ برخوردار، 1330: 17 ؛ ساکما، 240013019 و 294000057)، (تصاویر شـماره 19و 20و 21و 22 و 29)."