چکیده:
یکی از لوازم حدیث پژوهی، فراهم ساختن مقتضیات و شرایط ایجابی است که در فهم درست حدیث تاثیر دارد. علاوه بر این، شناسایی آفات، مشکلات و موانع فهم حدیث و چاره اندیشی برای آنها از دیگر ضرورت های مورد نیاز این علم شریف است. یکی از این مشکلات، مساله اختلاف در احادیث است که از دیرباز، مورد توجه شاگردان و راویان ائمهedfr و عالمان و فقیهان بوده است. شیخ صدوق یکی از این عالمان است که با احاطه تحسین برانگیز بر احادیث، به این مشکل واقف بوده و در آثار خویش، در جهت رفع این تعارض ها و اختلافات کوشیده است. مقاله حاضر می کوشد دیدگاه های شیخ صدوق درباره اختلاف حدیث و راه حل های پیشنهادی وی برای رفع اختلاف آنها را فرا دید اهل نظر قرار دهد. استفهامی (و نه اخباری بودن) آهنگ سخن، حکومت اخبار مفسر بر مجمل، حمل مطلق بر مقید، حمل صیغه امر بر استحباب یا رخصت و صیغه نهی بر کراهت، از جمله مواردی است که در آثار صدوق به عنوان این راهکارها به کار گرفته شده است.
خلاصه ماشینی:
"مؤلفان کتب اربعه نیز هر یک در تدوین آثاری از این دست ، سهمی داشته اند یا در آثار خویش به مباحث اختلاف الحدیث اشاره نموده اند؛ مثلا شیخ کلینی در مقدمۀ کتاب «الکافی»، موازین نقد حدیث و حل تعارض و تمییز صحیح از سقیم را در ابوابی آورده است ؛ شیخ طوسی استبصار را اصولا با هدف رفع تعارض بین ١٤ روایات نگاشته و شیخ صدوق نیز در کتاب من لایحضره الفقیه و برخی کتب دیگر، در حل تعارض احادیث کوشیده است .
به این دلیل که این گزاره ها از طریق وحی الهی دریافت شده است و اگر از منبعی غیروحیانی میبود، آنگاه در آن اختلافات بیشماری وجود میداشت ؛ همانند خود قرآن که درباره خویش میفرماید: «و لو کان من عند غیرالله لوجدوا فیه اختلافا کثیرا» (سورة نساء، آیه ٨٢) پس از بیان این مطالب ، شیخ صدوق به واقعیت موجود توجه پیدا کرده و میگوید: اگر ظواهر اخبار اهل بیت ferd - که در دست ما است - با هم اختلاف داشت ، دلایلی دارد.
صدوق گویا به تعارض این حدیث با اعتقادات اسلامی و احادیثی که خود در ادامه نقل کرده ، متوجه شده است ؛ لذا بدون آنکه متعرض سند حدیث و برخی راویان مجهول آن شود، در توضیح کوتاهی به تأویل روایت پرداخته و مینویسد: «یعنی بذلک أنه یوفق للتوبة حتی یدخل الجنة » یعنی مقصود حدیث این است که خداوند چنین فردی را (در دنیا) موفق به توبه میکند تا (در آخرت ) وارد بهشت شود!"