چکیده:
اواخر قرن دهم در حوزه فقه شیعه جریانی به راه افتاد که حدود دو قرن فضای فقه، اصول، کلام و فلسفه شیعه را از خود متاثر ساخت. این جریان که به اخباریگری مشهور است با حمله به علمای اصولی، علم اصول را به حاشیه کشاند. برخی اخباریان حتی اصولی ها را تا مرز کفر پیش برده، آنان را بدعت گذار، کافر و مروج اهل سنت قلمداد کردند. پیامدهای این تفکر موجب شد تا عوامل بروز این جریان همواره مدنظر علما قرار گیرد و برخی بزرگان به بررسی و نقد آن بپردازند. از جمله عواملی که شهید مطهری -به نقل از آیت الله بروجردی ـ و همچنین شهید صدر آن را محتمل دانسته اند، امکان تاثیرپذیری اخباریان از جریان حس گرای معاصر آنها در غرب است. این مقاله با روش تحلیلی ـ توصیفی در صدد است با بررسی شواهد مختلف و مراجعه به آرای سردمدار اخباریان در قرن دهم که معاصر فرانسیس بیکن است، درباره این نگاه به داوری بنشیند. به مناسبت، با استناد برخی شواهد، برخی عوامل بروز این اندیشه و پیامدهای آن را نیز بررسی کرده ایم.
At the end of the tenth century AH a new trend in Shia figh came to existence and it influenced the atmosphere of figh، (Osul)، theology and Shia philosophy for two centuries. Attaching Shiah scholars، this trend، known as traditionalism، marginalized the principles of Islam. Some of the traditionalists accused scholars of Usool of heresy and considered them heretic، heathen and propagandists for Sunnism. The consequences of this thought led scholars to expound the main causes behind the emergence of this trend. so that some great scholars critized its results. Among these causes anticipated by Shahid Mutahhari، quoting from Ayatollah Borujerdi and Shahid Sadr. Traditionalist might have been influenced by their contemporary western sensualists. This article، using a descriptive-analytic method، seeks to investigate the different evidence and thoughts of the tenth century's eminent traditionalists who were contemporary with Francis Bacon and evaluate this perspective. Accordingly، referring to some evidence، some of the causes of this thought and its ramifications have been examined.
خلاصه ماشینی:
"com دریافت: 19/8/1392 ـ پذیرش: 24/1/1393 چکیده کلیدواژهها: مقدمه عقل و وحی از منابع معرفتی به شمار میآیند که در مقاطع گوناگون تاریخ بشر بر سر مقدار و محدودة استفاده از آنها منازعاتی وجود داشته است؛ مثلا دربارة اینکه کدامیک بر دیگری ترجیح دارد؟ در هنگام تعارض این دو چه باید کرد؟ و موضع وحی در قبال استفاده از عقل چیست؟ در عالم اسلام نیز جنبشهای متعدد و گاه جنجالانگیزی در میان فرق و مذاهب مختلف شکل گرفته که با وجود نامهای فراوان برای آنها، بهجرئت میتوان گفت صرفنظر از منشأ و کیفیت شکلگیری، به نوعی غایت اصلی آنها حل همین نزاع بوده است.
ب) از جملة پیامدهای اخباریگری، جمود فکری، ایجاد جو تشنج و عدم تعامل میان فرق اسلامی است که تضعیف حکومت اسلامی را به دنبال خواهد داشت؛ ج) احتمال تأثیر شخص یا اشخاصی از جریان حسگرایی غرب بر اخباریان بسیار ضعیف است؛ اما با توجه به موج ایجادشده توسط تجربهگرایان، که سالها پیش از بروز اخباریگری و در جریان نهضت نوزایی و انقلاب صنعتی شکل گرفت، احتمال تأثیرگذاری فضای مادیگرایانة موجود بر اشخاص بارز اخباری، فراوان است؛ بهویژه اینکه جهان اسلام با توجه به وجود ثروتهای فرهنگی و طبیعیاش از همان آغاز کانون توجه استعمارگران بوده و هست؛ د) جریان نصگرایی افراطی، با توجه به ویژگیهای فکریاش، پنجره و منفذی برای ورود جهتگیری حسی و مادی به میراث اسلامی ما خواهد بود؛ هرچند داعیهداران اینگونه جریانها خود متوجه این موضوع نباشند."