خلاصه ماشینی:
برای شناخت فرهنگ موسیقایی دورهی ساسانی و هپتالی، میبایست کتابهایی را که در دورهی سامانی نوشته،ترجمه یا نسخهبرداری شده،مورد بررسی و تحقیق قرار داد،آنگاه میتوان نتایج این بررسیها را با یافتههای باستانشناسی،سکهشناسی و دیگر زمینهها مورد مقایسه قرار داد.
البته آنچه بلعمی در کتاب خود به آنها اشاره میکند،نمیتواند برای یک تحقیق جامع و دقیق در مورد سنتهای موسیقایی ایرانی آغاز دورهی میانه مورد استفاده قرار گیرد.
)بخش عمدهی اطلاعات ما را در مورد دانشوران و عالمان دوران خلافت عمر الخطاب اگر چه تاریخ طبری،اثری آگاهیدهنده و بیانگر اخباری دربارهی سبک زندگی و فرهنگ پیش از اسلام است، اما بیتردید خلاقیتها و نظریههای بلعمی در جذابتر کردن آن بیتأثیر نبوده است (644-634 م.
با عنایت به دیگر آثار محققان میتوان به این نتیجه رسید که دانش فرهنگ موسیقایی در پیش از اسلام بسیار قابل توجه بوده است.
در دربار خسرو،حدود 12000 نفر اعم از خواننده و رقاص و نوازنده و دیگران فعالیت میکردند،از جمله جنبهی مهم دیگر موسیقی دورهی سامانی و به ویژه رودکی، دلبستگی محققان به احیای سنن باستانی بود.
)و تاریخ جدید خاندان تانگ در بر دارندهی اطلاعاتی از رقاصان،نوازندگان و آوازخوانان سغدی و این باور که موسیقیدانان سامانی از یونانیها تقلید کردهاند،به یقین بیاساس و آشکارا نادرست است،چرا که موسیقی این دوره از یک رنگ و بو و احساس بومی منحصر به فردی برخوردار بوده است تخاری و همچنین آلات موسیقی است.
این گرایش به موسیقی غرب،به مراتب قویتر از دورهی خاندانهای سونگ و تانگ بوده است.