چکیده:
دست یابی به معرفتی دقیق در خصوص نسبت تاریخ و سیاست ، و در پی آن نایل شدن به فهمی از ماهیت بینارشته ای این دو شاخه از علوم انسانی ، هدف بنیادین پژوهش حاضر به شمار می رود. تحقق چنین هدفی با محوریت مسئله «عاملیت » امکان بیشتری می یابد. به عبارتی فاعلیت انسان نقطه عطفی است که تلاش این متن در راستای بازخوانی انواع روایت ها در این باب معطوف به آن است . پرسش از عاملیت در نسبت میان تاریخ و سیاست چنین صورت بندی می شود: آیا سیاست تجلی فاعلیت انسان در سامان بخشی به حیات فردی و جمعی اوست ، یا حکایت گر سیر قربانی شدن موجودیت های انسانی و اجتماعی در برابر اراده از پیش تعیین شده ای است که امور آنها را شکل می دهد و پیش می برد، یا نسبتی است از هر دو؟ پاسخی که به این پرسش ارائه می شود چنین است : انسان در عرصه سیاست از ساختارهای تاریخی تأثیر می پذیرد و بالعکس ساختارهای تاریخی در عرصه سیاست متأثر از فاعلیت انسان شکل می یابند. بر این اساس برای فهمی عمیق از کیفیت عاملیت ، توجهی هم زمان به تاریخ و سیاست ضروری است . این در حالی است که سیر در تاریخ بدون توجه به سیاست (که تجلی گاه فاعلیت انسان است و تاریخ را رقم می زند) تلاشی ناتمام است و نیز مطالعه سیاست بدون توجه به تاریخ (که ساختارهای مقابل عاملیت از اعماق تاریخ می آیند) کوششی نارساست . چنین ارتباطی از ماهیت بینارشته ای علوم تاریخ و سیاست حکایت می کند. علاوه بر این تعامل آنها خود امکان تولید دانش بینارشته ای جدیدی را فراهم می سازد.
خلاصه ماشینی:
"پرسش از عاملیت انسان در نسبت میان تاریخ و سیاست چنین صورت بندی می شود: آیا سیاست تجلی فاعلیت انسان در سامان بخشی به حیات فردی و جمعی اوست ، یا حکایت گر سیر قربانی شدن موجودیت های انسانی و اجتماعی در برابر اراده از پیش تعیین شده ای است که امور آنها را شکل می دهد و پیش می برد، یا نسبتی است از هر دو؟ فصلنامه علمی _پژوهشی قبل از ارائه فرضیه این مقاله ، ذکر این نکته ضروری است که پاسخ این پرسش دلالت هایی به همراه دارد که در این متن از اهمیت ویژه ای برخوردارند.
هایدگر زیر عنوان زمان مندی و فصلنامه علمی _پژوهشی تاریخ مندی می گوید: دازاین به عنوان مجموعه ای از تحقق ها و فعلیت های آنی تجربه ، که پی درپی ظاهر می شود و محو می شود، وجود ندارد (همان ، ٤٢)، و نیز دازاین یک مسیر یا دوره ششم ظرف یا استمرار زندگی را پر نمی کند که نقدا موجود باشد، آن هم با بخش هایی از تحقق ها یا شماره ٣ تابستان ١٣٩٣ فعلیت یافتگی های آنی (همان ، ٤٦)؛ بلکه دازاین حرکت مستمر یا استمرار در حرکت است .
تنها در دوره دهه ١٩٩٠ بود که مورخان سیاسی (آگاهانه یا ناآگاهانه ) از برخی چشم اندازهای متفاوت ــ اما همه ناراضی نسبت به رهیافت اجتماعی جبرگرایانه و منتقد محدودیت تاریخ سیاسی سنتی ــ بر نقش سازنده سیاست ها با فهمی فصلنامه علمی _پژوهشی متفاوت از زمینه های فرهنگی آن تأکید کردند."