چکیده:
مسکن و محل سکونت آدمی کالبدی است که نشانی از خود فردی و جمعی وی را منعکس می سازد. این امر در مورد همه جوامع ، از جمله جامعه ایران ، صادق است . وقتی از نسبت میان سبک زندگی ایرانی و شکل مسکن سخن می گوییم ، بی تردید عناصر و مؤلفه های گوناگونی را دخیل کرده ایم که مطالعه و بررسی آنها نیازمند پژوهشی میان رشته ای است . نسبت میان سبک زندگی و معماری با مقوله هویت ایرانی معاصر و لاجرم بحث از شکل گیری نوع خاصی از فردیت ، به تبع تحولات جدید، ارتباطی تنگاتنگ دارد. اگر بتوان اذعان داشت که زندگی روزمره صرفا قلمرو امور بدیهی ، ثابت ، و مبتنی بر عادت نیست ، می توان به بررسی این امر پرداخت که شیوه سکونت فرد ایرانی و نحوه شکل دهی او به مسکن (در کالبد بیرونی و چیدمان داخلی ) در طول زمان منجر به انباشتی پایا می شود که در کنش و واکنش هایی همیشگی ، تأثیری مداوم و مستمر از خود بر جای می گذارد. در این مقاله از رهگذر مفاهیمی چون فردیت ایرانی و زندگی روزمره در بستر جامعه پیچیده و در حال حرکت ایران ، کوشش خواهیم کرد تا نسبت میان مشخصه های سبک زندگی در ایران و شکل محل سکونت را تبیین کنیم و رابطه میان این دو را مورد بررسی قرار دهیم . هدف اصلی ما در این مقاله بررسی این مسئله خواهد بود که نوع فردیت شکل گرفته در ایرانی معاصر، چه تأثیری بر پاسخ های وی به گزاره های پیش روی او، از حیث زیست اجتماعی ، خواهد داشت . این پاسخ ها نهایتا سبک زندگی او را رقم می زند، و این سبک زندگی بر زیستن در نوع خاصی از کالبد معمارانه تأثیر می گذارد.
خلاصه ماشینی:
"از این منظر، برای رسیدن به عناصر و عواملی که به چنین فضایی شکل می دهند و به تبع آن برسازنده کالبدهایی هستند که آدمیان بر اساس نوع انتخاب ها و گزینش های خویش از میان بسیاری گزینه های ممکن برمی گزینند، نیازمند دانشی هستیم که ما را از جامعه ایران ، فردیت ایرانی و سبک زندگی وی ، و انتخاب ها و عادت واره هایش ، در جریان فراشد زندگی روزمره آگاه سازد، تا بتوانیم به جستجوی نشانه هایی ملموس در مسکنی برخیزیم که فرد ایرانی ، به نحوی خاص ، آن را مطابق نیازها و سلیقه خویش بنا می کند.
باید توجه شود که نیروهای دگرگونی آفرین ایرانی مانند توده مردم فصلنامه علمی _پژوهشی با دو انتخاب روبرو بوده اند: یا بر تمایل تاریخی خود برای استقلال فردی ، تعیین سرنوشت خویش ، شکل دهی و نهادینه کردن نهادهایی که نشان دهنده گرایش به تعیین کنندگی حیطه دوره ششم قدرت توسط مردم است پای فشارند و حقوق انسانی خود را طلب کنند و به تدریج به شماره ٣ تابستان ١٣٩٣ شهروندی موظف و صاحب حقوق تبدیل شوند و از این رهگذر در حیطه کاری به صنف مستقل ، در حیطه شهروندی به انواع شوراها که منعکس کننده حیطه ای از حاکمیت است که بعدها به حکومت محلی معروف شده اند، و در حیطه علایق خود به انجمن های گوناگون دست یابند و در عین حال ناامنی وسیع و عمومی را تجربه کنند؛ یا بر زورمداری گردن نهند، به عنوان فرد پایمال شوند، به عقده حقارت و در نتیجه آن عقده خودبزرگ بینی دچارشوند، فرصت طلب بار آیند، دروغ گویی و مجیزگویی پیشه کنند، با احساسات بزیند و دره ای عمیق بین ذهن و عین ، دنیای انتزاع و دنیای واقعی و تجربه روزمره زدگی پدید آید، رنج بکشند و بروند که گویی هرگز نبوده اند."