چکیده:
چکیده آزادیهای فردی امر اخلاقی را برجسته میسازند و پدیده شهروندی آن را تقویت میکند. برقراری روابط بین فردی در دوران جدید از سهولت بیشتری برخوردار شده و اعتماد بین انسانها را فزونی بخشیده است. مشخصه اندیشه ورزی انسان در زندگی اجتماعی رشد نموده و تعادل اجتماعی را میسر میسازد. جستجوی عدالت از این طریق امکان پذیر شده و موجبات گفتگوی همگانی هموار میگردد و سرانجام، افراد به هر دو جنبه حقوق و تکالیف خود آگاهی مییابند. در این جامعه از آزادی مثبت سخن میرانیم که به افراد یاری رسانیده میشود تا نیازهای خود را برطرف سازند. با برجسته شدن این قبیل مفاهیم، لیبرالیسم اقتصادی عقب نشینی میکند و راه برای حضور همگانی و نیل به مفاهیم جدید هموار شده و زمینههای همبستگی مهیا میگردد. واضح است که دولتها در اینجا وظیفه قانون گذاری، نظارت و کمک داشته تا با مراجعه به مردمی که هویتهای گوناگون دارند به آنها کمک کنند. تلاقی بین اخلاق و رفاه، در توانمند شدن شهروندان است تا از فرصتها استفاده کنند. استقرار این شرایط مسیر توسعه را هموار میسازد. استقرار ارتباطات متمدنانه نظیر مباحثه و گفتگو راه برقراری کنشهای متقابل را برقرار میسازد و از سوی دیگر توانمندی آدمی به خردورزی وی کمک خواهد نمود و در صورت برخورداریها از منابع جامعه میتوان انتظار داشت که افراد به تکالیف خود در قبال دیگران عمل نمایند. پس از استقرار این شرایط است که میتوان از انسان مسئول سخن گفت.آزادیهای فردی امر اخلاقی را برجسته میسازند و پدیده شهروندی آن را تقویت میکند. برقراری روابط بین فردی در دوران جدید از سهولت بیشتری برخوردار شده و اعتماد بین انسان ها را فزونی بخشیده است . مشخصه اندیشه ورزی انسان در زندگی اجتماعی رشد نموده و تعادل اجتماعی را میسر میسازد. جستجوی عدالت از این طریق امکان پذیر شده و موجبات گفتگوی همگانی هموار میگردد و سرانجام ، افراد به هر دو جنبه حقوق و تکالیف خود آگاهی مییابند. در این جامعه از آزادی مثبت سخن میرانیم که به افراد یاری رسانیده میشود تا نیازهای خود را برطرف سازند. با برجسته شدن این قبیل مفاهیم ، لیبرالیسم اقتصادی عقب نشینی میکند و راه برای حضور همگانی و نیل به مفاهیم جدید هموار شده و زمینه های همبستگی مهیا میگردد. واضح است که دولت ها در اینجا وظیفه قانون گذاری، نظارت و کمک داشته تا با مراجعه به مردمی که هویت های گوناگون دارند به آنها کمک کنند. تلاقی بین اخلاق و رفاه ، در توانمند شدن شهروندان است تا از فرصت ها استفاده کنند. استقرار این شرایط مسیر توسعه را هموار میسازد. استقرار ارتباطات متمدنانه نظیر مباحثه و گفتگو راه برقراری کنش های متقابل را برقرار میسازد و از سوی دیگر توانمندی آدمی به خردورزی وی کمک خواهد نمود و در صورت برخورداریها از منابع جامعه میتوان انتظار داشت که افراد به تکالیف خود در قبال دیگران عمل نمایند. پس از استقرار این شرایط است که میتوان از انسان مسئول سخن گفت .
خلاصه ماشینی:
چارچوب نظری به عنوان چارچوب نظری تحقیق از استدلال هایی همچون "قیمومت " کانتی، دیدگاه شهروندی، سرمایه اجتماعی، نگرش های معطوف به اخلاق از امرتیا سن و نیز ارتباطی که پارسونز بین دو مفهوم اقتصاد و جامعه برقرار میکند بهره گرفته شده است .
این امر البته با استقلال آدمی منافات ندارد و انسان در عین همکاری و کمک به دیگران میتواند معتقد باشد که این همکاری مهم ترین و اصلیترین هدف زندگیاش نیست ، اما مهم آن است که با این همکاری یک هدف برآورده شده است و آن ، بودن در کنار دیگران و رسمیت بخشیدن به حضور همگانی و در نتیجه ، پدیداری اخلاق جمعی، و ظهور واقعیت "شهروند" است .
حتی میتوان استدلال نمود که لیبرالیسم مستلزم شرایط استقلال برابر برای همگان است و اما بازارها در فراهم سازی این شرایط توفیق چندانی نداشته اند و قادر به ایجاد استقلال برابر همگانی نبوده اند و در نتیجه وجود دولت به منظور حفظ نظم اجتماعی آزاد ضرورت دارد (باری، ١٣٨٩: ١١٨).
این همه حاکی از وجود سرمایه اجتماعی است که نظم سازمانی موجود را به چالش میکشد اما خود فرد در اینجا بیش از گذشته مسئولیت پذیر میشود (فوکویاما، ١٣٨٥: ٦٣-٨٩).
میتوان به ایده هابرماس درباره شهروند اشاره نمود که وقتی اندیشیدن در حوزه عمومی امکان پذیر شود و فرد از یک موقعیت انفعالی خارج گردد، "قیمومت " کانتی از میان برمیخیزد و اخلاق که پدیده ای اجتماعی است نمایان میشود و در نتیجه ، مفهوم شهروندی بیدار خواهد شد (هابرما س ، ١٣٨٨: ١٦٨ ).