چکیده:
برایشناختدقیقمفهومموعظه به عنوان یک روش تربیتی،میتوانازروشهایتحلیلمفهومیبهرهبرد. باتأمل درآیاتوروایاتمربوطبهموعظهیکنوعتمایزنسبیآن راباحکمت مشخصنمودهایمکهموعظهبرخلافحکمتکهبهلحاظشناختیممتازتراست،بیشتربارعاطفیوگرایشیبههمراهدارد. همچنینباتأمل درنوعمخاطبیکهقرآنآن راموردموعظةخویشقرارداده،میتوان نتیجهگرفتکه بیشتر مواردموعظه،پسازایماناست. ازاین رو،درابتدایدعوتبهتربیتاسلامیبهتراستازروشهایمبتنیبرحکمتبهرهگرفت .درنهایت،بهآسیبشناسیاینروشپرداختهایمویکیازچالشهایاساسیفرا رویتربیت اسلامی را ذکر کردهایم کهبهویژهفیلسوفان لیبرال (آزادیخواه)،تحلیلیبررویکردهایتربیتدینی مبتنیبر بهرهگیریازعواطف و تلقینگریبهآنارائهکردهاند.
خلاصه ماشینی:
ویژگـی موعظه در قرآن چیست ؟ آیا روش تربیتی موعظـه جـدا و متمـایز از تلقـین گـری اسـت ؟ در صورتی که پاسخ مثبت باشد، چه شواهدی برای آن وجود دارد؟ اول اینکه آیا عمل آدمی تنها و فقط یک وجـه شـناختی دارد؟ آیـا فروکاسـتن تعلـیم و تربیت ، تنها به شناخت و معرفت ، یک بیتوجهی به ابعاد گرایشی و ارادی انسان نیسـت ؟ آیـا همین روش هایی که از منظر تربیت آزاد به عنوان شبه تربیت محسوب مـیشـوند، در برخـی رفتار درمانیها در روانشناسی تحت عنوان تلقین کاربرد فراوانی ندارد؟ اگرچه که بحث درمان متفاوت از تربیت است که البته غایت تربیت اسلامی نیز با نظـر بـه آراء فیلسـوفان مسـلمان همچون فارابی، رسیدن به مقام عقلانیت و بصیرت است (ر.
بـدین ترتیب ، با نگاهی به مفهوم روش هایی همچون موعظه در قـرآن و بـا بررسـی آیـاتی کـه واژة موعظه در آنها به کار رفته ، درمییابیم که روش حکمت مقدم بر روش موعظه اسـت و در آن فلسفه و چرایی ایجاد تغییر مورد نظر در فکر، گرایش و عمل مورد تبیـین قـرار مـیگیـرد و قرآن بیشتر اوقات هنگامی که با اهل ایمان و یا پرهیزگاران سخن میگوید، لـب بـه موعظـه میگشاید، اما برای شروع دعوت به دین ، روش های مبتنی بـر حکمـت و برهـان را برگزیـده است ؛ زیرا تا کسی چیزی را نپذیرفته باشد، الزامی به تبعیت از آن نخواهد داشت .