چکیده:
سازمان همکاریهای منطقه ای جنوب آسیا، سارک، از جمله سازمانهای منطقه ای می باشـد که در سال ١٩٨٥ توسط هشت کشور هند، پاکستان، بنگلادش، سریلانکا، نپال، مالدیو، بوتان و افغانستان، با هدف همکاریهای هرچه بیشتر اقتصادی و سیاسی به منظور سرعت بخشیدن بـه رشد اقتصادی، تبدیل منطقه جنوب آسیا به یک قطب اقتصادی و اسـتفاده از تمـامی امکانـات بالقوه منطقه جهت تسریع در برنامه های اجتماعی و توسـعه کشـاورزی، رسـیدن بـه تفـاهم از طریق مذاکره در موارد اختلاف و تحکیم همکاری بین کشورهای عضو در رابطه با مسائل بـین المللی و... شکل گرفت . تشکیلات مذکور درصـدد گسـترش هرچـه بیشـتر همکـاری هـا در چارچوب اتحادیه و بر مبنای احترام به اصـول حاکمیـت برابـر، تمامیـت سـرزمینی ، اسـتقلال سیاسی و عدم دخالت در امور داخلی دیگر دولت ها بـر آمـد؛ امـا علیـرغم اصـول و اهـداف والایی که در ابتدا برای خود ترسیم نموده، در عرصه عمل به سـبب وجـود عوامـل واگـرا در درون پیمـان از قبیـل اختلافـات ارضـی و مرزی(اختلافـات هنـد بـا پاکسـتان و پاکسـتان بـا افغانستان)، مداخله گری قدرتهای برون منطقه ای، ساختار نامتوازن قدرت در منطقه ، بی ثباتی داخلی کشورهای عضو و نیز موقعیت جغرافیایی اعضای پیمان سارک، در تحقـق همگرایـی و منطقه گرایی با مشکل مواجه شده است . این مقاله سعی دارد تا یکی از ترتیبات منطقه ای تحت عنوان پیمان سارک را مورد بررسـی قرار داده و به شناسایی عوامل همگرا و واگرا در قالب این اتحادیه پرداخته و کلیت موضوع را در راستای منطقه گرایی مورد تجزیه و تحلیل قراردهد.
Founded in 1985، South Asian Association for Regional Cooperation (SAARC) is a regional organization that comprises of eight countries namely India، Pakistan، Seri Lanka، Nepal، Maldives، Bhutan، and Afghanistan. Based on its charter، the key objectives are defined in the following terms: promotion of people welfare and quality of life; acceleration of economic growth، social progress and cultural development in the region; appreciation of mutual trust and understanding; promotion of active collaboration and mutual assistance in the economic، social، cultural، technical and scientific fields; strengthening the cooperation among the member countries in international forums on matters of common interest; and to cooperate with international and regional organizations with similar aims and purposes; and so on. Nevertheless، despite its organizing principles and sublime purposes، there have been several diverging issues within the associated region: territorial disputes (India and Pakistan or Afghanistan and Pakistan)، interference of global powers، asymmetric power structure، interior instability within member states، and the strategic situation of South East Asia has posed problems on the realization of convergence and regionalism reflected in the SAARC agreements. The main question is what are the major effects of SAARC agreements in regionalism? This paper attempts to analyze such an agreements in terms of regional arrangements.
خلاصه ماشینی:
"بر این مبنا، منطقه گرایـی در ایـن دوران بـه عنـوان یکـی از پایه های اصلی نظم جهانی پس از فروپاشی نظـام دو قطبـی ، تقویـت گردیـد و از دهـه ١٩٦٠ میلادی به عنوان یک نظریه در عرصه بین الملل پا به منصه ظهور گذاشت ، با گذر از دو نگرش کلان «آرمانگرا» و «واقع گرا»، بیشتر معطوف به ضرورت هـا بـود و تحـت تأثیر کامیابی «نظریه های کارکردگرا» در حوزه علوم اجتماعی ، نیازهای عینی و واقعی و همکاری و همگرایی کشورهای منطقه را به عنوان «یک فرایند و نیز یک مرحله نهـایی » تعقیب می کرد و با ظهور رویکردهای جدید نوکارکردگرایی نیز بر ایـن واقعیـت تأکیـد کرد که منافع و تهدیدات مشـترک کشـورهایی کـه مجـاورت جغرافیـایی ، اقتصـادی و فرهنگی دارند، نگاه منطقه ای به توسعه و امنیت پایدار بنـا بـر ضـرورت هـا و نیازهـای متقابل را اقتضا می کند؛ بنابراین ، با فروپاشی نظام دو قطبی ، یک بار دیگر، منطقه گرایـی اما این بار نه صرفا به دلایل کارکردی بلکه با توجه به برجسته شدن نقش هویت ، دیـن و فرهنگ و در یک کلمه احیای «رفتارگرایی » در عرصه بـین الملـل مـورد توجـه قـرار گرفت و به دنبال آن ، منطقه گرایی عموما به سه صورت تجلی یافت : الف - سیستم های اتحاد نظامی مثل ناتو ب- اتحادیه های اقتصادی مثل اتحادیه اروپا ج- گروه بندی های سیاسی از قبیل اتحادیه عرب (امیدی ، پیشین : ٢٢)."