چکیده:
زیربنای اساسی یک کشور یا یک قطب جمعیت بزرگ در دستیابی به قدرت و ثروت ، کسب علم و فناوری و رسیدن به قله های «دانش و نوآوری » و سپس پیاده سازی و به کارگیری آن در جامعه است . بنابراین این پژوهش با هدف طراحی و تدوین الگوی «نقشه راه توانمندسازی جهان اسلام در حوزه علم و فناوری و راه های میان بر توانمندسازی جامعه هدف در حوزه جغرافیایی چشم انداز نظام » با رویکرد «کارت امتیازی متوازن » ٤(BSC) انجام شده است . جامعه آماری این پژوهش خبرگان و صاحب نظران حوزه علم و فناوری و جهان اسلام با حجم نمونه ١١٠ نفر است که به شیوه «نمونه گیری هدفمند» انتخاب شدند و پرسش نامه ها (به سه زبان فارسی ، عربی و انگلیسی ) را تکمیل کردند. پس از تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده با استفاده از مدل رویکرد متوازن و متدولوژی گسترش عملکرد کیفیت ،٥ «نقشه راه » ترسیم و «راه های میان بر راهبردی » مشخص و هم چنین پیشنهادهای مربوط در قالب سیاست ها و راهبردهای کلان با مدل های مفهومی لازم ارائه شد.
خلاصه ماشینی:
جایگاه علم و فناوری در قدرت جهان اسلام با تاکید بر جمهوری اسلامی ایران محمدرضا هدایتی ١ علی محمد احمدوند٢ حمیدرضا حاتمی ٣ تاریخ دریافت : ١٣٩١/١٠/٢٣ تاریخ پذیرش نهایی : ١٣٩٢/٣/٥ فصلنامه آفاق امنیت / سال پنجم / شماره هجدهم -بهار ١٣٩٢ چکیده زیربنای اساسی یک کشور یا یک قطب جمعیت بزرگ در دستیابی به قدرت و ثروت ، کسب علم و فناوری و رسیدن به قله های «دانش و نوآوری » و سپس پیاده سازی و به کارگیری آن در جامعه است .
علل عقب افتادگی علمی مسلمانان از دیدگاه «هودب هوی » هودب هوی ، یکی از اندیشمندان مسلمان و رئیس دپارتمان فیزیک دانشگاه قائد اعظم پاکستان که مقالاتی درباره علم و جهان اسلام نوشته است ، در یکی از مقالات خود می گوید: «می خواهم سؤالی مطرح کنم ـ شاید بیشتر برای خودم شاید برای کسان دیگر ـ و آن این است که با وجود بیش از یک میلیارد مسلمان [بیش از ١/٦ میلیارد نفر درست است ] و منابع معدنی گران قیمت ، چرا جهان اسلام وارد علم و فرایند خلق دانش جدید نشد؟» (٢٠٠٧:٢ Hoodbhoy) وی خود اینگونه به این سؤال پاسخ می دهد: «در حالی که همیشه این طور نبوده است ؛ اسلام از قرن نهم تا سیزدهم میلادی ، با پیشرفت های اصلی در ریاضیات ، علوم و پزشکی دوران باشکوه و طلایی داشته است .
1. Statistical, Economic and Social Research and Training Centre for Islamic Countries (SESRIC) در سال ٢٠٠٨، میانگین هزینه آموزشی دولت ها در کل جهان ٤/١ درصد تولید ناخالص داخلی جهان بوده است ، در حالی که این میزان برای کشورهای اسلامی برابر ٢/٦ درصد است (٢٢ .