خلاصه ماشینی:
"زیرا یکی از بزرگترین مشکلات امروزه جهان اسلام این است که متأسفانه نتوانسته یا نخواسته که معیارهای اسلامی و خودی را جهت ارزیابی آنچه که از ممالک بیگانه میآید تدوین نماید و ایدهها و تفکرات و محصولات وارداتی را با آنها بسنجد،سره را از ناسره تمیز دهد،خوبیهایش را جذب و تقویت کند و اشکالات و معایبش را حذف نماید،(1)و بطور خلاصه بتواند نقشی فعال را در اینگونه از گفتگو با سایر تمدنها ایفا نماید.
دقیقا چنین است،لکن باید توجه کرد که نیازها را چه کسی تعریف میکند؟آیا نیازهای ارائه شده جامع جنبههای مختلف حیات انسان(مادی و روانی و معنوی)هستند؟آیا نحوه استفاده از اگلوها و شیوههای وارداتی زیست با معیارهای خودی ارزیابی شدهاند؟در این زمینه البته همه ایرادات به تمدن غرب وارد نیست،بلکه سایر جوامع و بویژه نخبگان و تصمیم گیرندگان آنها بدلیل احساس از خود بیگانگی،احساس حقارت و بیتوجهی به مبانی فرهنگی خودی و همچنین عدم جلوگیری از گسترش این اشکالات در جامعه و حتی در برخی موارد تشدید آنها از مقصران عمده میباشند.
بدون دخول در مباحث فلسفی این مکاتب که بحث جداگانهای را طلب مینماید، تنها به اختصار به اثرات آنها در شکل دادن محیط مصنوع معاصر اشاره میشود تا معلوم گردد که (به تصویر صفحه مراجعه شود)این وسیله ابزاری در خدمت القاء ایدههای جهانگردانه(سکولاریستی)غربی به همه جهان بوده است و تحت عنوان ظاهری صدور شکل و فرم تکنولوژی،افکار و ایدهها نیز صادر شد و سایر ممالک(بدون ارزیابی آنها با معیارهای خودی)آنرا پذیرفته و به تکرار و تقلیدش همت بستند و شد آنچه شد."