چکیده:
اهمیت دوره جوانی و نیز گستردگی اوقات فراغت در میان این گروه سنی حساسیتهای خاصی را جهت برنامهریزی در خصوص اوقات فراغت برانگیخته است. از آنجایی که فعالیتهای اوقات فراغت یکی از ضرورتهای زندگی دانشآموزان است؛ پژوهش حاضر به بررسی تأثیر برنامههای درسی اوقات فراغت بر مهارتهای فراغتی دانشآموزان پرداخت. از لحاظ طرح تحقیق، پژوهش حاضر در مجموعه تحقیقات شبه آزمایشی از نوع پژوهش موردی تک گروهی با پیش آزمون ـ پس آزمون بود. جامعه آماری پژوهش، شامل دانشآموزان پسر دوره متوسطه شهر مشهد بود که در فصل تابستان در فعالیتهای اوقات فراغت شرکت کردهاند که تعداد آنان 2996 نفر بود که از این تعداد 268 نفر به عنوان نمونه با استفاده از فرمول حجم نمونه کوکران انتخاب شدند و روش نمونهگیری در این پژوهش، خوشهای چند مرحلهای بوده است. برای جمعآوری اطلاعات از پرسشنامه (شامل 126 سؤال) استفاده شدکه مهارتهای اوقات فراغت (خودآگاهی، آگاهی از فراغت، تصمیم گیری مستقل، مهارتهای اجتماعی و روابط میان فردی و خودنظم جویی) را مورد سنجش قرار میداد. روایی این ابزار از طریق روایی محتوایی و پایایی آن از روش آلفای کرونباخ 76/، مورد تأیید قرار گرفت. برای پاسخ سؤالات پژوهش از آزمون t همبسته آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که برنامههای درسی اوقات فراغت، مهارتهای فراغتی دانشآموزان را به طور معناداری افزایش داده است (000/0 (p< به عبارت دیگر، میتوان گفت که برنامههای درسی اوقات فراغت، بر مهارتهای فراغتی دانشآموزان اثرگذار بوده است.
خلاصه ماشینی:
مطالعات نشان دادهاند که افزایش احساس دانشآموزان جامعه از طریق مشارکت در فعالیتهای فوق برنامه درسی ممکن است یکی از راههای کمک به کاهش رفتار مشکل ساز باشد (Fredricks " Eccles, 2006 ؛ Linville " Hurbner, 2005 ؛ Mahoney " Stattin, 2000 ؛ Ryan, Marshall, 2008 Herz " Hernandez ؛ Sandford, Duncombe " Armour, 2008 ، Farineau " Mc wey, 2011 ،).
مطابق نظر کالدول (Caldwell, 2002) آموزش اوقات فراغت (Leisure Education) فرایندی است که دانشآموزان با استفاده از آن یاد میگیرند که فعالیتهای اوقات فراغت به چه میزان میتواند سودمند و پربازده باشد و همچنین اشاره میکند که آموزش اوقات فراغت باعث شناخت بیشتر دانشآموزان از خود و توسعه مهارتهای آنان میشود.
Akbarian, Rafie, Sajadi, Karimlo, 2008; Hoseini, Rahimi, Ajorlo, Majidi, ,zbahani, 2005 Ghaem, H, Mohammad Salehi, N , Mohammad Beigi, A, 2008) اثرسنجی اوقات فراغت((Ataei Saeedi, Naseri Rad, Mohebbi, 2009، بررسی کیفیت برنامههای اوقات فراغت(Elhampoor, Pakseresht, 2002; Nikpoor, Haji-Kazemi, Haghani, 2003; Rabbani" Shiri, 2010; Khajeh Noori, " Moghadas, 2008) و مقایسه برنامه های اوقات فراغت(Zarei, Tindnevis, 2003, Pooresmaeil, 2006).
بنابراین هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر برنامه های درسی اوقات فراغت بر مهارت فراغتی (خودآگاهی، آگاهی از فراغت، تصمیم گیری مستقل، مهارتهای اجتماعی و روابط میان فردی و خودنظم جویی) حسب پایههای تحصیلی مختلف در دوره متوسطه است.
و سوال تحقیق این است که: آیا برنامههای درسی اوقات فراغت، تأثیر معناداری بر مهارتهای فراغتی دانشآموزان متوسطه شهر مشهد دارند؟ آیا بین پایههای تحصیلی با میزان افزایش مهارت خودآگاهی، آگاهی از فراغت، مهارت اجتماعی، مهارت تصمیم گیری مستقل و مهارت خودنظم جویی دانشآموزان تفاوت معناداری وجود دارد؟ روش پژوهش از حیث طرح پژوهش، روش پژوهش حاضر، از نوع شبه آزمایشی (quasi-experiments) است.