چکیده:
معرفتشناسی دینی درواقع محصول رویکرد معرفتشناختی به معارف دینی است. در سنت اسلامی، دغدغه طرح منسجم مباحث معرفتشناسی دینی در میان متکلمان بیش از فیلسوفان مسلمان به چشم میخورد. علامه حلی و قاضی عضدالدین ایجی دو متکلم برجسته مسلماناند که به مسائل مهمی در حوزه معرفت شناسی (بهطور عام) و نیز معرفتشناسی دینی (بهطور خاص) از جمله تعریف علم، اقسام علم، امکان دستیابی به علم، تعریف نظر، وجوب نظر و... پرداختهاند. هرچند در بسیاری از این مباحث معرفتشناختی، این دو متکلم رویکرد کمابیش مشابهی اتخاذ کردهاند، مهمترین اختلاف آنها بر سر نحوه وجوب نظر است؛ ایجی به پیروی از غالب متکلمان اشعری از شرعی بودن وجوب نظر دفاع میکند درحالیکه علامه حلی بهمثابه یک متکلم امامی که قائل به حسن و قبح عقلی است، به عقلی بودن این وجوب باور دارد.
خلاصه ماشینی:
"جرجانی در شرح عنوان «المرصد الثانی فی تعریف مطلق العلم»، ضمن برشمردن مراحل مباحث معرفتشناختی ایجی در المواقف، میگوید: متکلم ناگزیر است که (قبل از پرداختن به مسائل علم کلام) چند چیز را تبیین کند: اول ماهیت «علم»؛ دوم تقسیم علم به ضروری و مکتسب؛ سوم اشاره به ثبوت علم ضروری که (علوم غیر بدیهی و غیر ضروری) به آن منتهی میشود؛ رای نمونهای از این بحث بنگرید به: (پترسون و دیگران، 1376، فصل سوم؛ اکبری، 1390: 1- 18) چهارم بیان احوال (و خصوصیات) «نظر» و توضیح این مطلب که نظر (صحیح) علم را در پی خواهد داشت؛ پنجم بیان مسیری که نظر در آن قرار میگیرد و به مطلوب (که همان علم است) میرسد.
علامه حلی این مطلب را که «معرفت الله تعالی کمال و تمام نمیشود مگر از راه نظر» بین، روشن و بینیاز از استدلال میانگارد و تاکید میکند: معرفت خداوند ضروری نیست بلکه نظری است و در امور نظری، تنها نظر چارهساز و راهگشا است و صد البته همه عقلا، در همه زمانها و مکانها برای دستیابی به مجهولاتشان و نیز به هنگام خوف و حیرت، به دامان نظر پناه میبرند و اگر راه دیگری سراغ داشتند، حتما آن را میپیمودند (علامه حلی، ۱۳۶۳: ۳-۷؛ ۱۳۸۵: 8۳-8۶؛ ۱۴۱۵ ق: 1۸۹-1۹۲؛ ۱۹۸۲م: ۵۰-۵۲)."