چکیده:
زندگی فضیلتمند در عصر سکولار عنوان کتابی است که بر پایه دغدغهای مهم، کلیدی و آشنا با همگان بنا شده است تا نسبت میان عصر مدرن و عقاید و اندیشههای مذهبی و چالش میان آنها را نشان دهد. کتاب در یک رفتوبرگشت تالیف و ترجمه، به بررسی امکان دینداری و چگونگی بروز آن در دنیای مدرن میپردازد. چارلز تیلور و فرهنگ رجایی، در یک مشارکت غیرحضوری بر آناند تا به این پرسش پاسخ دهند که همزیستی میان معتقدان به جهانبینی سکولار (انسان حضور) و پیروان جهانبینی خداحضور ـــــ با حفظ پایبندی هریک به نظام ارزشی خودــــ چگونه ممکن میشود؟ بهعبارتی آیا دینداران میتوانند در کنار غیردینداران به زندگی مطلوب خود دست یابند و بالعکس، و این امر چگونه تحقق مییابد. ساختار این کتاب ترکیبی از تالیف و ترجمه است. اهمیت و نوآوری این کتاب از این نظر است که با وجود انتقاداتی که به هر دو جهانبینی میکند، از یکسویهنگری فاصله میگیرد و ریشه بحران را در جای دیگری جستوجو میکند که آن همان «بهرسمیتشناختن» است.
خلاصه ماشینی:
فرهنگ رجایی در همین پیشگفتار به این پرسش اینگونه پاسخ میدهد که «بحران اصلی بشر امروز همان است که همیشه آن را به خود مشغول داشته و آن جز تشنگی برای یک زندگی موفق از نظر کمی، و معنادار از جهت کیفی، نیست».
او آثار متعدد تیلور در این باره را بازبینی کرده و سه بخش از آنها را که بسیار مرتبط با دوگانگی زندگی فضیلتمند و زیستن در دنیای سکولار دانسته، برای این کتاب برگزیده است.
نخستین مسئلهای که بهزعم رجایی، ذهن تیلور را در اکثر آثارش مشغول کرده این است که بهراستی چه بحرانی نمیگذارد زندگی مدنی و وضع بشر امروز سامان مناسب بگیرد؟ خود او معتقد است که «گرانسنگترین بحران معاصر، کنارآمدن با و یافتن پاسخ برای چالشهایی است که تجدد در سر راه همۀ انسانها، بهویژه دردمندان دینی، قرار داده است.
(همان، ص ۹۹) تیلور معتقد است ویژگی بارز انسانمداران سکولار و آن چیزی که آنان به آن مفتخرند این است که با آزادکردن انرژی بشر برای اصلاحات و نوعدوستی، از طریق رهاکردن انسان از اندیشۀ گناه نخستین، انسان را به تعالی تشویق کردهاند؛ اما این احساس بهشدت خام و جانبدارانه است، زیرا قادر به پاسخ به این پرسش نیست که «چهچیزی به این کوشش عظیم برای اصلاحات نوعدوستی قدرت میبخشد؟» گفتار سوم به این پرسش میپردازد «که چرا انسان معاصر نتوانسته است تعادلی کارساز و ضروری میان زندگی فضیلتمند و جهانبینی انسانحضور برقرار کند؟» متن این گفتار ابتدا در سال ۱۹۷۹، در یک مقاله چاپ شد که بخشی که رجایی آن را برگردانده است، از مجموعهمقالاتی از تیلور است که در دو مجلد از سوی دانشگاه کمبریج منتشر شده است.