چکیده:
جامعهپذیری سیاسی فرایند مستمر یادگیری است که به موجب آن افراد ضمن آشنا شدن با نظام سیاسی از طریق کسب اطلاعات و تجربیات به وظایف، حقوق و نقشهای خویش، خصوصا وظایف سیاسی خود در جامعه پی میبرند. در این فرایند ارزشها، ایستارها (باورها و طرز تفکر)، اعتقادات، آداب و رسوم، و از جمله مسائل سیاسی از نسلی به نسل دیگر انتقال مییابند. جامعهپذیری سیاسی دانشآموزان یکی از مباحث بسیار حائز اهمیت در حوزة علوم اجتماعی بهویژه جامعهشناسی است. اهمیت جامعهپذیری سیاسی از آن جهت است که به تحلیل رفتار سیاسی افراد و عوامل موثر بر آنها میپردازد. در واقع از همین رهگذر است که ریشههای رویکردهای افراد نسبت به پدیدههای سیاسی، نظیر حکومت و احزاب، و بازتابهای متقابل آنها در اشخاص حقیقی و حقوقی مورد تحلیل قرار میگیرند.عوامل زیادی در فرایند جامعهپذیری سیاسی دانشآموزان تاثیرگذارند که بهنظر میرسد یکی از مهمترین این عوامل آموزشوپرورش است. لذا همواره برای من این سوال مطرح بوده که نقش و جایگاه آموزشوپرورش در فرایند جامعهپذیری سیاسی دانشآموزان به چه میزان است؟ چه دیدگاههایی در این زمینه وجود داشتهاند و آموزشوپرورش بهعنوان یک نهاد اجتماعی چه تاثیری بر فرایند جامعهپذیری دانشآموزان دارد؟ از اینرو درصدد برآمدم تا با نگارش این مقاله مسائل ذکر شده را مورد مداقه و توجه قرار داده و پاسخ مناسبی برای سوالات مطرح شده بیابم. روش مورد استفاده در نگارش این مقاله روش توصیفی- تحلیلی است
خلاصه ماشینی:
"دانش اجتماعی بومی مقدمه جامعهپذیری سیاسی فرایند مستمر یادگیری است که به موجب آن افراد ضمن آشنا شدن با نظام سیاسی از طریق کسب اطلاعات و تجربیات به وظایف، حقوق و نقشهای خویش، خصوصا وظایف سیاسی خود در جامعه پی میبرند.
اندیشمندان و صاحبنظران علوم اجتماعی، به خصوص اندیشمندان و صاحبنظران حوزة جامعهشناسی، دربارة کارکردهای سیاسی آموزشوپرورش دیدگاههای گوناگونی را ارائه کردهاند که این دیدگاهها موجب پیدایش نظریههای گوناگونی از قبیل نظریههای محافظهکاری، انتقادی و دموکراتیک و نیز رویکرد پستمدرنیسم درحوزة جامعهپذیری سیاسی شدهاند.
براساس نظریة محافظهکاری، مدارس با استفاده از فرایند جامعهپذیری سیاسی نقش عمدهای را در کنترل اجتماعی و حفظ وضع موجود سیاسی ایفا میکنند.
به نظر دیویی، اگر جامعهای که کودک در آن زندگی میکند، دارای نظام دموکراسی است، یعنی نظامی است که فرد در آن تصمیم میگیرد، انتخاب میکند و آزاد است، این آزادی و انتخاب را باید از مدرسه بیازماید و بیاموزد [نقیبزاده، ۱۶۵:۱۳۷۱].
آموزش رسمی مدرسه به دو طریق با فرایند جامعهپذیری سیاسی دانشآموزان ارتباط پیدا میکند: اول اینکه دانشآموز را قادر میسازد، گرایشهای کسب شده در گذشته (دوران کودکی در خانواده) را شکل دهد و سازماندهی کند.
از میان عوامل مؤثر بر فرایند جامعهپذیری سیاسی دانشآموزان در مدرسه، دو مورد تأثیر بیشتری دارند: یکی معلمان و دیگری مواد درسی.
این امر موجب میشود که بسیاری از سؤالات دانشآموزان در کلاس بیپاسخ بماند و آنها برای یافتن پاسخ ممکن است به افراد غیر متخصص و یا حتی کانالهای غیررسمی و بیگانه که اکثر آنها با نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران عناد و دشمنی دارند، رجوع کنند."