چکیده:
مقاله پیش رو کوششی در جهت آزمون حداکثرسازی سود بانک مبتنی بر قانون عملیات بانکی بدون ربای ایران که با مبانی بانکداری اسلامی قرابت دارد، است. با توجه به هدفهای بنگاه اقتصادی در اقتصاد اسلامی از جمله بانک اسلامی و با بهره گیری از آزمون ناپارامتری اصل ضعیف حداکثرسازی سود به بررسی عملکرد یک بانک به عنوان نمونه پرداخته است. نتیجه حاصله ناکارایی بانک پیشگفته در عملکرد دوره ده ساله (1383- 1393) است. در پایان علت این ناکارامدی تحلیل شده است.
This article is an effort to examine the Profit Maximization of bank according to Iranian "Law for Usury (Interest)-Free Banking Operations"، which is close to the Islamic Banking fundamentals.According to the goals of an enterprise in Islamic economics including Islamic bank and employing the nonparametric test of Weak Axiom of Profit Maximization (WAPM)، this article deals with the investigation on the activity of a Bank as a sample. The result is the inefficiency of the mentioned bank in the ten-year period (1383-1393). At the end، the article analyzes this inefficiency.
خلاصه ماشینی:
از آنجاییکه نظام بانکی جمهوری اسلامی ایران در حال گذار به بانکداری اسلامی است و فرم تبعی خاصی برای رفتار اسلامی بانکها در دستور کار بانکها قرار نگرفته یا با ارائه فرم تبعی خاص با عدم دسترسی به آمار و اطلاعات متغیرهای آنها لازم است برای انجام این مهم از روش ناپارامتریک در اینگونه از مطالعهها بهره برد.
آزمون پیشگفته با این فرضیه که رفتار بانک مبتنی بر حداکثرسازی سود و انطباق با بانکداری اسلامی و در جهت تحقق هدفهای پیشگفته که قانون عملیات بانکی بدون ربا با آن قرابت دارد، است.
به بیان سادهتر با توجه به اینکه بردارهای نابداده تمام دورههای زمانی در یک مجموعه ممکن تولید قرار دارند و در هر دوره زمانی قابل انتخاب هستند؛ بنگاه اقتصادی بردار نابداده (ترکیب نهاده - ستاده)ای را انتخاب میکند که سود وی را حداکثر میسازد؛ بنابراین با در نظرگرفتن قیمتهای ثابت هر دوره زمانی، باید بردار انتخاب شده بیشترین سود (PiYi) را پدید آورد و بنابه قاعده انتخاب هر بردار دیگر نباید سود بیشتری (PiYj) تولید کند؛ در نتیجه چنانکه شرط دوم WAPM درباره یکسری داده مشاهده شده برقرار باشد میتوان آن دادهها را نتیجه رفتار حداکثرسازی سود یک بنگاه اقتصادی برای تابع تولید دانست.
در این روش با مقایسههایی که برای هر سال انجام میشود، سود حاصل از انتخاب هر یک از بردارهای دادهها و ستادهها مربوط به سالهای دیگر محاسبه میشود؛ در نتیجه میتوان فاصله سود حاصله در آن دوره نسبت به حداکثر سودی که قابل دسترس بوده است را بهعنوان شاخصی از ناکاریی در کسب سود دانست.