چکیده:
با توجه به اهمیت آموزش فلسفه به کودکان در دوران معاصر، این پژوهش با استفاده از روش تطبیقی به تبیین نظریات مربیان کشورهای آمریکا، انگلستان، استرالیا، فرانسه و دانمارک درخصوص روشهای آموزش فلسفه به کودکان میپردازد. روش مورد استفاده در این تحقیق کیفی و از نوع بررسی تطبیقی است.نتایج بدست آمده در این پژوهش نشان میدهد که مهمترین روشهای آموزش فلسفه به کودکان از نظر مربیان در آمریکا، داستان، کاوش، مباحثه و حلقه کندوکاو، در انگلستان، داستانهای فلسفی، داستانهای واقعی، تشکیل حلقه کندوکاو، موسیقی، تلویزیون و ویدئو و کتابهای مصور، در استرالیا، داستان و کاوشگری جمعی، در فرانسه داستان، نقاشی، سوال، روش سقراطی، اجتماع پژوهشی و در دانمارک، داستان، گفتگو، نقاشی، فیلم و ویدئو میباشد.همچنین نتایج پژوهش حاضر نشان میدهد که همه این کشورها از روشهای داستانهای فلسفی و کاوشگری جمعی برای آموزش فلسفه به کودکان استفاده میکنند و از این حیث با یکدیگر شباهت دارند. تفاوت آنها بویژه بین مربیان آمریکا و کشورهای اروپایی یعنی انگلستان، فرانسه و دانمارک در این است که در آمریکا از داستان فلسفی برای شروع استفاده میشود، ولی در کشورهای اروپایی از پرسش فلسفی بعنوان سرآغاز استفاده میشود. همچنین در آمریکا از فعالیتها و تمرینهای تکمیلی استفاده میشود ولی در کشورهای اروپایی از گفتگوی بیشتر بهره میجویند.
خلاصه ماشینی:
نتایج بدست آمده در این پژوهش نشان میدهد که مهمترین روشهای آموزش فلسفه به کودکان از نظر مربیان در آمریکا، داستان، کاوش، مباحثه و حلقه کندوکاو، در انگلستان، داستانهای فلسفی، داستانهای واقعی، تشکیل حلقه کندوکاو، موسیقی، تلویزیون و ویدئو و کتابهای مصور، در استرالیا، داستان و کاوشگری جمعی، در فرانسه داستان، نقاشی، سؤال، روش سقراطی، اجتماع پژوهشی و در دانمارک، داستان، گفتگو، نقاشی، فیلم و ویدئو میباشد.
همچنین نتایج پژوهش حاضر نشان میدهد که همه این کشورها از روشهای داستانهای فلسفی و کاوشگری جمعی برای آموزش فلسفه به کودکان استفاده میکنند و از این حیث با یکدیگر شباهت دارند.
( 268 ) «دانیل» 8 در تحقیقی به بررسی برنامه فلسفه برای کودکان و آثار آن بر تفکر انتقادی دانشآموزان پرداخت و نتایج نشان داد که در طی دورههای آموزشی نه و پانزده هفته (هفتهیی دو ساعت) دانشآموزانی که در این دورهها شرکت کرده و از طریق مصاحبه و پرسشنامة کوتاه مباحث فلسفی مورد ارزیابی قرار گرفتند، نسبت به گروههای کنترل در مهارتهای تفکر انتقادی عملکرد بهتری داشتند.
( 269 ) «مالمستر» 9 در یک مطالعه طولانی که شش سال به درازا کشید، در چهار مدرسه ابتدایی شهر استکهلم سوئد، برنامهیی طراحی کرد (با استفاده از برنامه آموزش فلسفه به کودکان) که طی آن دانشآموزان گروه تجربی بمدت سه philosophy for children Vigotsky community of inquire Quine Walker Cohen Sprod Daniel,1998 Malmhester صفایی مقدم در مقالة خود مینویسد: «در برنامة فلسفه برای کودکان، اهداف مهمی دنبال میشود و ارزشهای عمیقی نیز دارد.
در این برنامه که مانند استرالیا از داستان برای آموزش و ایجاد بحث استفاده میشود، کودکان متوجه میشوند با مسائلی روبرو هستند که آنها را به تفکر عمیق، دقیق و روشن وادار میکند.