چکیده:
به رغم مطالعات بسیاری که با هدف توصیف مسائل زبان شناختی زبان های ایرانی انجـام گرفتـه انـد، مسـائل معنیشناختی و مردم شناختیاین زبان ها تا حدی مورد غفلت بوده است . این مساله به ویژه در مورد زبان ها و گویش های غرب کشور مصداق پیدا میکند. مطالعه حاضر در پی آن است تا با بهره گریی از مفـاهیم نظـری موجود در معنی شناسی و انسان شناسی ، به ویژه آرای مورداک، واژگان خویشاوندی و مفاهیم مرتبط بـا آن را در زبان هورامی، گونه ای که در شهر پاوه بدان تکلم میشود، مورد بررسی قرار دهد. در نتیهج این پـژوهش تعــداد ٦٣ واژة خویشــاوندی هــورامی، شــامل ٢٧ واژة نســبی، ١٨ واژة ســببی، ٩ واژة نــاتنی و ٩ واژة خویشاوندی جمعی ، استخراج شده و بر اساس معیارهای مورداک و ارزشهای چندگانه هر کـدام طبقه بنـدی شدند.
خلاصه ماشینی:
"البتـه واژه هـای توصیفی به ندرت در فهرست واژگان خویشاوندی ظاهر می شوند و بیشتر کاربرد رفع ابهام دارند (مثلا در مورد واژه هایی مانند پدر بزرگ که می تواند با پدر پدر یا پدر مادر توصـیف شود)؛ و بالاخره ، بر اساس گسترة کاربرد، واژگان خویشاوندی یـا «تفکیکـی »٣١ هسـتند کـه برای تنها یک مقولۀ خویشاوندی مانند پدر یا مادر به کار میروند، یا «رده ای »٣٢ که بـرای دو یا چند مقوله (مانند مادر بزرگ که شامل دو مقولۀ مادر پـدر و مـادر مــادر اسـت بـه کـار میروند).
٤-٢- تحلیل واژگان خویشاوندی هورامی براساس معیارهای مورداک حال باید دید در این زبان کدام معیارهای ت ایز میان خویشاوندان اعمال شده اند که واژگـان تفکییک به دست داده اند و کدام معیارها نادیده گرفته شـده انـد کـه واژگـان رده ای حاصـل شده است .
معیار جنس در واژگان نسبی، سببی و ناتنی همـۀ نسـل هـای قبـل از خود اعمال شده است اما در نسل خود و نسل های پایین تر سه دستۀ نام برده ، به عبارتی تمـام واژه هـای مختـوم بـه za- و zaza- و واژة koĝæbæs، و در همـۀ واژگـان خویشــاوندی جمعی نادیده گرفته شده است .
در جدول شماره ٧ معیارهای نـام بـرده (بجـز معیار قطبیت که برای زبان در دسـت بررسـی کـاربرد نـدارد) و ارزش هـای هـر کـدام (بـا اختصاص ارزش های جداگانه ای برای عدم اعمال و عـدم قابلیـت اعمـال آنهـا) در واژگـان خویشاوندی هورامی و علائمی برای نشان دادن ارزش ها معرفی شده اند.
Kinship Terminology in New West Iranian Languages and Dialects: A Report of the Ongoing Project."