چکیده:
به دلیل اهمیت گزارشگری مالی در تصمیمات استفادهکنندگان و تأثیری که رویههای محافظهکاری بر صورتهای مالی و در نتیجه بر تصمیمات شرکت دارند، در این پژوهش به بررسی رابطه بین سطح محافظهکاری حسابداری و تصمیمات مالی مربوط به شیوه تأمین مالی و گرایش به نگهداری وجه نقد شرکتها پرداخته شده است. بررسی این دو تصمیم که نمودی از انعطافپذیری مالی شرکتها هستند، بر پایه دو دیدگاه منافع قراردادی و تحریف اطلاعات انجام گرفته است. این پژوهش بر اساس نمونهای مستخرج از اطلاعات شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران انجام شده است که درآن، مدل اول به شکل رگرسیون چند متغیره و مدل دوم به صورت پروبیت تخمین زده شدهاند. سنجش محافظهکاری با استفاده از معیار دیچو و تنگ(2008)، بر اساس دادههای فصلی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای1390-1379 به شیوه سری زمانی و به روش رولینگ برای سالهای1390-1385برای هر شرکت محاسبه شده است. نتایج حاکی از آن است که گرایش به نگهداری وجه نقد با دیدگاه تحریف اطلاعات مطابقت داشته و شرکتهای با محافظهکاری حسابداری بیشتر، به نگهداری وجه نقد بیشتری نیز گرایش دارند. علاوه بر این، اگر چه رابطه معناداری بین محافظهکاری حسابداری و شیوههای تأمین مالی وجود دارد، از معناداری کل برخوردار بوده، اما به علت استفاده بیشتر از بدهی برای تأمین مالی در شرکتها، امکان بررسی نوع رابطه وجود نداشت.
This paper investigates the relationship between some governance indicators such as ownership concentration (shares hold by five major shareholders) and board structure (board size and proportion of non-executive directors) with working capital management efficiency. In order to better assess the working capital management، four common proxies are used: Days of Accounts Receivables (D_AR)، Days of Inventories Conversion (D_INV)، Days of Accounts Payables (D_AP)، and Cash Conversion Cycle (CCC). In this regard، research hypotheses were tested based on 113 firms listed on the Tehran Stock Exchange during the period of 2007-2013 and by using panel data models. The results indicate that level of ownership concentration has a significant negative relationship with D_INV and CCC، but does not have a significant relation with D_AR and D_AP. In other word، increasing the percentage of shares hold by five major shareholders، due to raising the level of shareholder monitoring، and by reducing the length of D_INV and CCC، can lead to the increase of efficiency of working capital management. While، board structure، except with D_AR، does not have a significant relation with the other proxies of working capital management. This reflects the weakness and inefficiency of board controls and monitoring on working capital policies of Iranian firms.
خلاصه ماشینی:
"طبق دیدگاه منافع قراردادی، محافظهکاری حسابداری به موجب افزایش نظارت سرمایهگذاران در ازای دریافت وام و منابع مالی با نرخ بهره پایین، به تمایل بیشتر سرمایهگذاران به سرمایهگذاری منجر شده و لذا شرکتهای با گزارشگری مالی محافظهکارانهتر دارای انعطافپذیری مالی بیشتری بوده و به آسانی به وجه نقد مورد نیاز دسترسی دارند؛ در نتیجه وجه نقد کمتری نگهداری میکنند(جیمی لی،2011) .
جدول(3) نتایج حاصل از آزمون فرضیه دوم Pr(DISSUEt) = α + β1CONSVt-1 +(2PPEt + (3SIZEt + (4RETt + εt نام متغیر علامت اختصاری علامت پیشبینی شده ضرایب آماره z Prob عرض از مبدأ C +/- 904/1 970/4 000/0 محافظهکاری CONSt-1 +/- 362/0- 405/0- 685/0 نسبت شهود PPEt +/- 090/0- 075/0- 939/0 اندازه شرکت SIZEt +/- 292/0 741/1 081/0 بازده سهام RETt +/- 120/0- 489/0- 004/0 مفروضات مدل 697/10 LR−statics McFadden R-squared 153/0 0301/0 Prob ( F-statics) نتیجهگیری در این پژوهش به بررسی تأثیر محافظهکاری حسابداری بر گرایش به نگهداری وجه نقد و شیوه تأمین مالی شرکتها، بر اساس دو دیدگاه منافع قراردادی و تحریف اطلاعات پرداخته شده است.
نتایج حاصل از آزمون فرضیه اول، حاکی از وجود رابطه معنادار مثبت بین محافظهکاری حسابداری و گرایش به نگهداری وجه نقد است که میتوان بیان کرد مطابق با دیدگاه تحریف اطلاعات، محافظهکاری باعث کاهش تمایل سرمایهگذاران به سرمایهگذاری در شرکت و در نتیجه، افزایش محدودیتهای مالی و کاهش انعطافپذیری مالی شرکت میشود.
Journal of Accounting & Economics, vol."