چکیده:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه مدیریت سرمایه درگردش و معیارهای عملکرد مبتنی بر ارزش پایهگذاری شده است. از اینرو، با مطالعه اطلاعات 107 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 1386 الی 1390 و نیز با تدوین سه فرضیه اصلی و نه فرضیه فرعی در راستای پرسش اصلی پژوهش، اثر متغیرهای مختلف مدیریت سرمایه در گردش (شامل؛ متوسط دوره وصول مطالبات، دوره تبدیل موجودی کالا، متوسط دوره پرداخت بدهی و چرخه تبدیل وجه نقد) بر شاخصهای عملکرد مبتنی بر ارزش (شامل؛ ارزش افزوده اقتصادی، ارزش افزوده بازار و Qتوبین) آزمون شدهاند. برای تجزیه و تحلیل دادهها و آزمون فرضیهها از الگوی رگرسیون خطی چندگانه به روش حداقل مربعات تعمیم یافته تخمینی (EGLS) استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهد که افزایش دوره وصول مطالبات به افزایش ارزش افزوده اقتصادی و ارزش افزوده بازار و همچنین افزایش دوره تبدیل موجودی کالا موجب کاهش دو شاخص عملکرد مبتنی بر ارزش مزبور منجر میشود.
This study aims at exploring relationship between Working Capital Management with criterions for value-based performance. Therefore، the information of 107 companies listed in Tehran Stock Exchange between 2007-2011 (1386-1390) was studied and the effect of various variables for Working Capital Management (including Days Sales Outstanding، Days Sales of Inventory، Days Payable Outstanding، and Cash Conversion Cycle) on criterions for value-based performance (including Economic Value-Added (EVA)، Market Value-Added (MVA)، and Q Tobin index) was tested through employing 3 hypotheses and 9 sub-hypotheses all along with the main research question. Test of hypothesis was carried out by multiple regression analysis by Estimated generalized least square (EGLS). Findings of the study show that the increase of Days Sales Outstanding results in the increase of both Economic Value-Added (EVA) and Market Value-Added (MVA)، and the increase of Days Sales of Inventory also results in the decrease of criterion for value-based performance of both Economic Value-Added (EVA) and Market Value-Added (MVA).
خلاصه ماشینی:
"از اینرو، با مطالعه اطلاعات 107 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 1386 الی 1390 و نیز با تدوین سه فرضیه اصلی و نه فرضیه فرعی در راستای پرسش اصلی پژوهش، اثر متغیرهای مختلف مدیریت سرمایه در گردش (شامل؛ متوسط دوره وصول مطالبات، دوره تبدیل موجودی کالا، متوسط دوره پرداخت بدهی و چرخه تبدیل وجه نقد) بر شاخصهای عملکرد مبتنی بر ارزش (شامل؛ ارزش افزوده اقتصادی، ارزش افزوده بازار و Qتوبین) آزمون شدهاند.
رضایی احمدآبادی و همکاران (2013) به بررسی تأثیر مدیریت سرمایه در گردش بر معیارهای عملکرد شامل ارزش افزوده اقتصادی تعدیل شده و ارزش Mona Azhar & Noriza Mathuva Gill Uyar Vural Osundina افزوده بازار در خصوص شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 2006 تا 2010 پرداختهاند.
جامعه آماری این پژوهش، شامل همه شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1386 الی 1390 است که دارای شرایط زیر باشند: سال مالی آنها منتهی به 29 اسفند ماه هر سال باشد و طی بازه زمانی پژوهش، سال مالی را تغییر نداده باشند؛ قبل از سال 1386 در بورس پذیرفته شده باشند و اطلاعات مالی آنها از سال 1386 به طور کامل و پیوسته در دسترس باشد؛ جزو شرکتهای سرمایهگذاری، واسطهگری مالی و بانکها نباشند (توضیح اینکه سرمایه در گردش در این شرکتها با اهداف متفاوتی نگهداری میشود؛ نسبتهای اهرمی بالای شرکتهای غیر مالی نشانگر ریسک مالی این شرکتهاست، در حالی که برای شرکتهای مالی، این مسأله کاملا عادی است، بنابراین اگر شرکتهای مالی نیز در این تحلیل بررسی شوند، به استنتاجهای اشتباه در مورد ارتباط متغیرها منجر خواهد شد؛ علاوه براین بدلیل تفاوت در ماهیت، رویههای حسابداری مورد استفاده و طبقهبندی اقلام در صورتهای مالی تفسیرها و توجیههای به کار گرفته شده برای عوامل پایهای این دو گروه متفاوتند)."