چکیده:
مقوله «خوشبختی»، از مسائل بنیادین و پرسشهای دیرینه بشری بهشمار میآید که با ابعاد مختلفی از زندگی بشر پیوند دارد و لذا از زوایای گوناگونی مورد بررسی قرار گرفته است. در دوران جدید، برخی از متفکران، از جمله جان لاک، به بررسی این موضوع پرداخته و با مشکلات آن دست و پنجه نرم کردهاند. جان لاک در این راه با مسائلی همچون لذت و آلام بشری، اصول اخلاقی، عقلانیت رفتاری و معیار نیک و بد، و همچنین اجتماع، نهادهای دینی، حکومت و قانون روبرو بود. او ضمن ترکیب روایتی طبیعتگرایانه با روایتی دینی و اخلاقی، به رفع موانع و حل تعارضات خوشبختی در حیطه حیات جمعی بشر پرداخت و بر عقلانیت، تساهل، قانون و حکومت مدنی تأکید داشت. پژوهش حاضر، به واکاوی و بازسازی تلاش لاک برای تحلیل خوشبختی و حل تعارضات آن در انگاره و عمل اجتماعی میپردازد.مقوله «خوشبختی »، از مسائل بنیادین و پرسش های دیرینه بشری به شمار می آید که با ابعاد مختلفی از زندگی بشر پیوند دارد و لذا از زوایای گوناگونی مورد بررسی قرار گرفته است . در دوران جدید، برخی از متفکران ، از جمله جان لاک ، به بررسی این موضوع پرداخته و با مشکلات آن دست و پنجه نرم کرده اند. جان لاک در این راه با مسائلی همچون لذت و آلام بشری ، اصول اخلاقی ، عقلانیت رفتاری و معیار نیک و بد، و همچنین اجتماع ، نهادهای دینی ، حکومت و قانون روبرو بود. او ضمن ترکیب روایتی طبیعت گرایانه با روایتی دینی و اخلاقی ، به رفع موانع و حل تعارضات خوشبختی در حیطه حیات جمعی بشر پرداخت و بر عقلانیت ، تساهل ، قانون و حکومت مدنی تأکید داشت . پژوهش حاضر، به واکاوی و بازسازی تلاش لاک برای تحلیل خوشبختی و حل تعارضات آن در انگاره و عمل اجتماعی می پردازد.
خلاصه ماشینی:
"آزادی ذهن و مسئولیت اگر بر مبنای سخنان لاک ، این لذت و درد است که خواسته های ما را تحریک و اراده مـا را تعیین می کند، انسان چگونه می تواند عنان اختیار خـود را در دسـت بگیـرد؟ آیـا او کـاملا دنباله رو تصوراتش از لـذت و درد چیزهاسـت ؟ لاک بـرای پاسـخگویی بـه ایـن دسـته از سؤالات ، بعد ارادی ـ عقلانی مسئله را نیز نشان می دهـد و توجـه بیشـتری بـه فراینـدهای ذهنی و تصمیم گیری می کند.
بدین ترتیب ، آیا دولت وظیفه ای در قبال خوشـبختی افـراد تحـت حکومـت خـود خواهـد داشت ؟ جواب به این سؤال واضح است : خوشبختی فردی انسان ها تنها به [معقولیت ] خود آنها واگذار شده است (٣٤-٣٣ :٢٠١٠ Locke)؛ حکومت باید به امور تحت قلمرو خود بپردازد و «قلمرو قدرت حاکم ، به هیچ وجه من الوجوه ، نمی تواند و نباید به امور مربـوط بـه رستگاری ارواح انسان ها تعمیم داده شود» و مردم حتی به رضایت خود نیز نمی توانند چنین حقی را به حاکم واگذارند (٧ :٢٠١٠ Locke)؛ چراکه حق حکومت و قانون گـذاری ، راه ملکوت را کشف نمی کند، و قدرتمندان در تشخیص راه خوشبختی ، فطرتا با دیگران برابـر بوده و توانایی جبران مافات در زمینه خوشبختی دیگران را ندارند (١٩ :٢٠١٠ Locke).
قانون با تعیین حدود امور دینی و دولتی ، جایگاه دولت و کلیسا، مرز میان آنهـا و کارکردهایشـان مشخص می شود، اما با توجه به اینکه یک عمل اخلاقی ، هـم بـه قاضـی و حـاکم درونـی مربوط است و هم حاکم بیرونی (٣١ :٢٠١٠ Locke)، این مسئله که سرکشی هر فـرد از محدوده خود، چگونه با مجازات حکومت یا هر نهاد و شخص دیگر مواجه می شود، و چه تضمین هایی برای خوشبختی جمعی وجود دارد، بحث «قانون » را به پیش می کشد."
کلیدواژه ها:
لذت
،
تساهل
،
جان لاک
،
عقلانيت
،
فضيلت
،
خوشبختي
،
حکومت مدني
کلید واژه های ماشینی:
لاک
،
جان لاک
،
خوشبختی
،
جان لاک و مسئله خوشبختی
،
عقل
،
لذت
،
درد
،
Locke
،
فضیلت
،
تساهل