خلاصه ماشینی:
"1)اسلوب هنری حافظ اصولا غزل که از تشبیب قصاید جدا شده و در ابتدا در نزد مثلا انوری و سنائی و عطار و مولوی از انسجام معنایی برخوردار است؛این انسجام در اوج غزلسرایی فارسی پیش از حافظ،یعنی در نزد سعدی نیز تا حد زیادی محفوظ است و حافظ باآنکه بیش از هر شاعر دیگری از سعدی اثر برده و به اقتفای بسیاری(بیش از صد)غزل او رفته و بسیاری از مضامین او را اقتباص کرده و چندین مصراع او را عینا در غزلیات خود درج و تضمین کرده،بافت سخنش از نظر عدم تلائم و فقدان انسجام معنایی،کمترین شباهتی با سخن منسجم سعدی ندارد.
مونتگمری وات اسلامشناس و قرآنشناس بزرگ که این مقدمهء بل را شرح و تهذیب و جرح و تعدیل کرده است در ارزیابی این نظر میگوید: اولا محمد(ص)اگرچه خود به دست خویش نمینوشت ولی از همان آغاز کاتبانی داشت و احادیثی هست که پیامبر کاتبانی برای کتابت قرآن اختصاص داده بود و با توجه به شهرت و اعتبار نسخهء زیدبن ثابت که در اختیار حفصه دختر عمر و همسر پیامبر افتاده بود،میتوان نتیجه گرفت که نسخه یا نسخههایی از قرآن در زمان حیات پیامبر کتابت شده بوده است.
خطابی (ابوسلیمان حمدبن محمد 316-388 ق)ادیب لغوی محدث و صاحب یکی از قدیمیترین و متینترین رسالههای اثبات اعجاز قرآن به نام بیان اعجاز القرآن میگوید خداوند وعده و وعید و انذار و بشارت اگرچه ذاتا نقطهء مقابل یکدیگرند ولی چون مآلا ناظر به یک هدفاند،در کنار هم میآورد: اما اینکه میگویند اگر نزول آیات قرآن بر سبیل تفصیل (جزء به جزء)و تقسیم(قسمت به قسمت)بود هر علمی جای خاصی داشت،نظم آن بهتر و فایدهاش فراوانتر میشد،جوابش این است که قرآن به این شکل یعنی با جمع چیزهای مختلف المعنی در سورهء واحد و در یک گروه از آیات نازل شده تا فایدهاش عامتر باشد."