چکیده:
در بررسی تحولات جدید در جهان اسلام و سقوط دیکتاتورهای جهان عرب، تناقضی گفتمانی وجود دارد؛ گفتمانی معتقد است این خیزشها از درون جوشیده و ریشه در پیشینه اسلامی، واقعیات تاریخی، تمدنی، فرهنگی و اجتماعی این کشورها دارد و به صورت یک پروسه و فرایند است. گفتمان دیگر ادعا میکند تحولات اخیر، پروژه جدید امریکا برای منطقه است. حامیان این دیدگاه معتقدند که این خیزشها را امریکا به طور غیرمستقیم به وجود آورده است تا شکل و ساختار منطقه، کاملا وابسته و همچنان در جهت حفظ و تعمیق منافعشان باشد. بنابراین، پرسش اصلی مقاله عبارت است از اینکه «انقلابهای صورتگرفته در کشورهای غرب آسیا و شمال افریقا پروسه است یا پروژه؟» فرضیه مقاله نیز عبارت است از اینکه برخلاف تصور برخی سیاستمداران و نظریهپردازان که انقلابهای خاورمیانه و شمال افریقا را پروژهای غربی تصور میکنند، در بررسی تحولات جدید در جهان اسلام و سقوط دیکتاتورهای جهان عرب، تناقضی گفتمانی وجود دارد؛ گفتمانی معتقد است این خیزشها از درون جوشیده و ریشه در پیشینه اسلامی، واقعیات تاریخی، تمدنی، فرهنگی و اجتماعی این کشورها دارد و به صورت یک پروسه و فرایند است. گفتمان دیگر ادعا میکند تحولات اخیر، پروژه جدید امریکا برای منطقه است. حامیان این دیدگاه معتقدند که این خیزشها را امریکا به طور غیرمستقیم به وجود آورده است تا شکل و ساختار منطقه، کاملا وابسته و همچنان در جهت حفظ و تعمیق منافعشان باشد. این تحولات، محصول حوادث تاریخ معاصر این کشورها و به صورت یک پروسه است. نویسنده در این نوشتار با بررسی دلایل مدعیان هر دو گفتمان و با کنکاش در موج جدید بیداری اسلامی که با ویژگیهایی چون اسلامخواهی، استبدادستیزی و استکبارستیزی همراه بوده، به این نتیجه دست یافته است که این تحولات، ریشه در پیشینه اسلامی، واقعیات تاریخی و تمدنی، فرهنگی و اجتماعی این کشورها داشته و به صورت یک پروسه و فرایند است.
There is a discursive paradox in the study of the recent developments in the world of Islam and the fall of the dictators of the Arab world: one discourse is based on the belief that these risings origin from inside and root in the Islamic history and the historical، civilization، cultural، and social facts of these countries and they are process-based.
The other discourse claims that these recent developments are based on the new project of the United States for the Middle East. Those with the latter viewpoint believe that these risings have been directly manipulated by the United States so that the new form and structure of the Middle East continues to be dependent and preserves and deepens their interests.
Therefore، the main question in this article is “whether the revolutions having taken place in the western Asia and northern Africa are process-based or project-based?”
This article studies the new wave of the Islamic awareness characterized with Islamism، anti-autarchy and anti-Imperialism. The major finding of the study reveals that the mentioned developments root in the Islamic history and the historical، civilization، cultural، and social facts of these countries and they are process-based.
خلاصه ماشینی:
"بنابراین ، پرسش اصلی مقاله عبارت است از اینکه «انقلابهای صورتگرفته در کشورهای غرب آسیا و شمال افریقا پروسه است یا پروژه؟» فرضیه مقاله نیز عبارت است از اینکه برخلاف تصور برخی سیاست مداران و نظریه پردازان که انقلابهای خاورمیانه و شمال افریقا را پروژهای غربی تصور می کنند، در بررسی تحولات جدید در جهان اسلام و سقوط دیکتاتورهای جهان عرب، تناقضی گفتمانی وجود دارد؛ گفتمانی معتقد است این خیزشها از درون جوشیده و ریشه در پیشینه اسلامی ، واقعیات تاریخی ، تمدنی ، فرهنگی و اجتماعی این کشورها دارد و به صورت یک پروسه و فرایند است .
تاریخ سیاست خارجی امریکا و دیگر کشورهای غربی بیانگر آن است که وقتی انقلابهای مردمی ، منافع آن ها را به خطر می اندازد سعی می کنند برای تداوم منافع خود، موجسواری کرده، آن انقلابها را از مسیر اصلی شان خارج کنند؛ بنابراین ، در مورد تحولات جدید نیز همین سیاست همیشگی را در پیش گرفتند و در هر کدام از این کشورها روش خاصی را برای انحراف انقلاب آن کشور انتخاب کردند.
با این شرح، در حال حاضر امریکا و رژیم صهیونیستی اولین بازنده انقلابهای منطقه هستند و به نظر نمی رسد که این حوادث توسط غرب برنامه ریزی شده باشد؛ در واقع ، سیاست امریکا در قبال تحولات منطقه «مدیریت بحران» است و موضوعاتی چون تروریسم ، دموکراسی خواهی ، لیبرالیسم و سکولاریسم عناصری هستند که توسط امریکایی ها برای مدیریت بحران منطقه به کار می رود و آنها سعی دارند تهدید ایجادشده را به فرصتی برای خود تبدیل کرده، به مصادره انقلاب ها بپردازند."