چکیده:
فعالیتهای هستهای جمهوری اسلامی ایران، ایجاد بحرانهای مختلفی را از سوی بازیگران مخالف یا معارض در عرصههای داخلی و بینالمللی در پی داشته است؛ افزایش حجم تحریمهای شورای امنیت ضد ایران و تهدیدهای مختلفی که ضد برنامۀ هستهای ایران شده، شرایط بغرنجی را به وجود آورده است. غرب تلاش دارد ادامۀ برنامههای هستهای ایران و ادامۀ غنیسازی را در چارچوب دستیابی ایران به سلاح هستهای ترسیم نماید تا از این طریق جامعۀ بینالمللی را در جهت خواست خود تجهیز کند. از سوی دیگر، ایران بر سر حقوق مسلم هستهای خود (ادامۀ غنیسازی) برای تأمین نیازهای روزافزون انرژی و دیگر موارد، پافشاری میکند و برنامۀ صلحآمیز خود را مطرح میسازد. جمهوری اسلامی ایران طی مذاکرات متعددی که با اروپا و بعدا کشورهای عضو 1+5 داشته است، بهواسطۀ سیاسی بودن فضای مذاکرات دوجانبه، هنوز به توافق روشنی بر سر فعالیتهای هستهای خود دست نیافته است. شاید یکی از عوامل این سوءتفاهم بین طرفین نبود دیپلماسی مشخص و روشن و اعتمادسازی در این زمینه باشد. در پژوهش حاضر تلاش شده است تا با روش توصیفی- تحلیلی اهداف کشورهای غربی در پیگیری مذاکرات هستهای با ایران مشخص شود و بر این اساس، سعی میشود مناقشۀ موجود در چارچوب نظریۀ بازیها تحلیل گردد و بر این مبنا، روشهای مذاکره و دیپلماسی اعتمادساز بین طرفین ارائه شود. فعالیت های هسته ای جمهوری اسلامی ایران ، ایجاد بحران های مختلفی را از سوی بازیگران مخالف یا معارض در عرصه های داخلی و بین المللی در پی داشته است ؛ افزایش حجم تحریم های شورای امنیت ضد ایران و تهدیدهای مختلفی که ضد برنامۀ هسته ای ایران شده ، شرایط بغرنجی را به وجود آورده است . غرب تلاش دارد ادامۀ برنامه های هسته ای ایران و ادامۀ غنیسازی را در چارچوب دستیابی ایران به سلاح هسته ای ترسیم نماید تا از این طریق جامعۀ بین المللی را در جهت خواست خود تجهیز کند. از سوی دیگر، ایران بر سر حقوق مسلم هسته ای خود (ادامۀ غنیسازی) برای تأمین نیازهای روزافزون انرژی و دیگر موارد، پافشاری میکند و برنامۀ صلح آمیز خود را مطرح میسازد. جمهوری اسلامی ایران طی مذاکرات متعددی که با اروپا و بعدا کشورهای عضو ١+٥ داشته است ، به واسطۀ سیاسی بودن فضای مذاکرات دوجانبه ، هنوز به توافق روشنی بر سر فعالیت های هسته ای خود دست نیافته است . شاید یکی از عوامل این سوءتفاهم بین طرفین نبود دیپلماسی مشخص و روشن و اعتمادسازی در این زمینه باشد. در پژوهش حاضر تلاش شده است تا با روش توصیفی- تحلیلی اهداف کشورهای غربی در پیگیری مذاکرات هسته ای با ایران مشخص شود و بر این اساس ، سعی میشود مناقشۀ موجود در چارچوب نظریۀ بازیها تحلیل گردد و بر این مبنا، روش های مذاکره و دیپلماسی اعتمادساز بین طرفین ارائه شود.
خلاصه ماشینی:
"در این شرایط بهترین گزینه برای ایران این است که بازی خودآچمزی غرب را تشخیص دهد و در ارتباط با مواضع هسته ای خود گام های کوتاهی را در طول زمان بردارد و از افراط و زیاده روی در مناسبات بین المللی خود پرهیز کند و بازی اتمی را تا مرحله ای ادامه دهد که همۀ مهره های خود را سوخته نیابد؛ چرا که در صورت از دست دادن تمام مهره ها، غرب قادر خواهد بود به راحتی بازی برد - باخت را به نفع خود خاتمه دهد.
اما اگر ایران قادر باشد که پیشرفت برنامۀ هسته ای خود را تا جایی ادامه دهد که غرب نیز مهره های بیشتری از جمله اقتصاد، تأمین مواد اولیه و رضایت مردم را وارد بازی کند در شرایط تقریبا برابر غرب مجبور خواهد شد به میز مذاکره برگردد و به مذاکره با ایران بپردازد؛ در این شرایط بازی برد- برد بین طرفین حاکم خواهد بود که به دنبال آن اعتمادسازیهای لازم صورت میگیرد.
طبق نظریۀ بازیها، اعتمادسازی میان ایران و غرب در چارچوب یک بازی برد- برد باید در اولویت باشد، اما یکی از طرفین به اجبار باید ابتکار عمل را در دست بگیرد و تضمین های مهم و کافی را ارائه کند تا بتواند ضمن تقویت اعتماد در طرف مقابل ، اقدام متقابل آن طرف را نیز مورد تشویق قرار دهد.
Byman, Daniel (2005), "Iran, Terrorism, and Weapons of Mass Destruction", Testimony before the House Homeland Security Committee, Subcommittee on the Prevention of Nuclear and Biological Attacks.
Staff Report of the House Permanent Select Committee on Intelligence Subcommittee on Intelligence Policy (2006), "Recognizing Iran as a Strategic Threat: An Intelligence Challenge for the United States", August."